صفحه ١٠٩

سستى در جانفشانى براى دين
«وَ لا نَفْساً خاطَرْتُمْ بِها لِلَّذى خَلَقَها» بالاتر از صرف نكردن مال در راه خدا اين كه، جانتان را براى كسى كه آن را آفريده بود به خطر نينداختيد. ما عادت كرده ايم بگوييم اگر تكاليف واجب به حد ضرر زدن به انسان رسيد، ديگر واجب نيست. تصور مى‌كنيم شرط امر به معروف و نهى از منكر اين است كه ضررى متوجه شخص نشود، و ترويج دين و مبارزه با دشمنان اسلام در حدى است كه خطرى متوجه انسان نشود. سيدالشهداء(عليه السلام) به اين علما مى‌فرمايد: «شما جان خود را در راه كسى كه آن را آفريده و به شما عطا فرموده است به خطر نينداختيد.» يعنى مى‌بايست به خطر بيندازيد. اين همان نكته اى است كه قبلا عرض كردم كه، در زمان ما فقط امام(قدس سره) اين مطلب را به خوبى و آشكارا بيان كرد، زمانى كه فرمود در مَهّام امور تقيّه نيست؛ تقيه، در امور عادى و امر به معروف و نهى از منكرهاى عادى است، كه اگر ضررى به كسى مى‌رسد، مى‌تواند بگويد من آنچه بايد بگويم، گفتم و ديگر بيش از اين تكليفى نيست. ولى اگر مسأله اى مربوط به اساس و كيان اسلام مى‌شود، در آن مورد صحبت از تقيه نيست. در اين گونه مسائل است كه فرمود تقيه حرام است، ولو بلغ ما بلغ. يعنى به هر جا كه كار بينجامد؛ و لو هزاران نفر هم كشته شوند، نبايد تقيه كرد، چون اساس اسلام در خطر است. در اين صورت، و يا همان گونه كه امام رحمة الله عليه تعبير فرمود «در مهّام امور» يعنى امور خيلى مهم تقيه روا نيست.(1)
قبلا عرض كردم، بايد از بعضى هم لباسى هاى خودمان گلايه كنيم، زيرا بعد از اين فرمايش حضرت امامرحمة الله عليه حق اين بود كه بيش تر تلاش شود و مصاديق «مهّام امور» كه ايشان فرمودند در آن تقيّه نيست، تبيين گردد تا مشخص شود آن امور مهم چه امورى هستند. امام(قدس سره) چند مورد را مثال زده اند، امّا موارد ديگرى هم هست كه بايد تبيين گردد و حدود آن ها مشخص شود. اين امر تا حد زيادى به مردم در جهت آشناشدن به وظيفه شان كمك مى‌كند.
اين دو گلايه اى بود كه امام حسين(عليه السلام) از بزرگان قوم داشتند و فرمودند علت اين كه معاويه و بنى اميه توانستند مسير اسلام را منحرف كنند، اولا اين بود كه شما در راه حفظ دين خدا پول خرج نكرديد و ثانياً اين كه شما جان خود را در اين راه به خطر نينداختيد، حفظ جان را وجهه همت خود قرار داديد و زمانى كه شما را تهديد كردند، عقب نشينى كرديد.