صفحه ١٠٨

جلسه اى در منى تشكيل شد و امام(عليه السلام) براى اين نخبگان سخنرانى كردند. خوشبختانه بخش هايى از اين سخنرانى نقل شده است كه در تحف العقول، بحارالانوار و منابع ديگر ذكر شده است. قسمتى از اين سخنرانى را شب گذشته نقل كردم. امشب بخش ديگرى را كه مربوط به مطلب مورد نظر مى‌شود، قرائت مى‌كنم. براى اين كه بفهميم چرا مردم فريب معاويه و امثال او را خوردند و حكام جور توانستند با زمينه سازى و استفاده از غفلت مردم بر آن ها مسلط شوند، از همين موقعيت تاريخى شروع مى‌كنيم. حضرت(عليه السلام) افراد حاضر در آن جلسه را اين گونه توصيف مى‌كنند كه شما بزرگان اين امت هستيد، شما كسانى هستيد كه در سايه اسلام، و به بركت مقامات اسلامى و علومى كه داريد مورد احترام مردم هستيد، و اين منزلتى است كه خدا به شما داده است. از ذكر اين اوصاف، مشخص است كه اين افراد جزء علماى قوم بودند. پس از بيان اين كه خداوند نعمت ها و منزلت و مقامى را به آنان عطا فرموده است، آن گروه را مورد نكوهش قرار مى‌دهند و مى‌فرمايند: با اين كه خدا اين مقامات، منزلت و موقعيت اجتماعى را به شما داده است و بر اساس آن مردم از شما حرف شنوى دارند و به شما احترام مى‌گذارند، اما شما از موقعيت خود استفاده نمى‌كنيد.

خوددارى از بذل مال در راه خدا
در بين اين سخنرانى حضرت(عليه السلام) مى‌فرمايد: «فَلا مالا بَذَلُْتمُوهُ وَ لا نَفْساً خاطَرْتُمْ بِها لِلَّذى خَلَقَها وَ لا عَشيرَةً عادَيْتُمُوها فى ذاتِ اللّه»(1) با اين كه خداوند چنين موقعيت اجتماعى به شما داده بود، اما اين كارها را نكرديد؛ يعنى انتظار مى‌رفت با استفاده از موقعيت علمى خود و منزلت و شرافتى كه در جامعه داشتيد، اين گونه كارها را انجام دهيد، ولى هيچ يك از اين اقدامات را نكرديد. مالى را در راه ترويج اسلام صرف نكرديد. قاعدتاً مخاطبان امام(عليه السلام) خمس و زكات و حقوق واجب خود را پرداخت مى‌كردند. اين كه حضرت(عليه السلام) مى‌فرمايد مالى را بذل نكرديد، مقصود بيش از حقوق واجب است، چون گاهى بقاء دين احتياج به هزينه كردن از اموال شخصى دارد، صحيح نيست بگوييد ما حقوق واجبمان را ادا كرديم و ديگر حقى بر عهده ما نيست. اولين قدم اين است كه از اموال خود در راه ترويج اسلام، جلوگيرى از بدعت ها و مبارزه با بدعت گزاران استفاده كنيد، ولى شما اين كار را نكرديد.