صفحه ١٤٣

ابْنِ الْحَكَمِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ لَا يُشْبِهُهُ شَيْءٌ.

 بَابُ صِفَاتِ الذَّاتِ

 1-  عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الطَّيَالِسِيِّ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَبَّنَا وَ الْعِلْمُ ذَاتُهُ وَ لَا مَعْلُومَ وَ السَّمْعُ ذَاتُهُ وَ لَا مَسْمُوعَ وَ الْبَصَرُ ذَاتُهُ وَ لَا مُبْصَرَ وَ الْقُدْرَةُ ذَاتُهُ وَ لَا مَقْدُورَ فَلَمَّا أَحْدَثَ الْأَشْيَاءَ وَ كَانَ الْمَعْلُومُ وَقَعَ الْعِلْمُ مِنْهُ عَلَى الْمَعْلُومِ وَ السَّمْعُ عَلَى الْمَسْمُوعِ وَ الْبَصَرُ عَلَى الْمُبْصَرِ وَ الْقُدْرَةُ عَلَى الْمَقْدُورِ قَالَ قُلْتُ فَلَمْ يَزَلِ اللَّهُ مُتَحَرِّكاً قَالَ فَقَالَ تَعَالَى اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ إِنَّ الْحَرَكَةَ صِفَةٌ مُحْدَثَةٌ بِالْفِعْلِ قَالَ قُلْتُ فَلَمْ يَزَلِ اللَّهُ مُتَكَلِّماً قَالَ فَقَالَ إِنَّ الْكَلَامَ صِفَةٌ مُحْدَثَةٌ لَيْسَتْ بِأَزَلِيَّةٍ كَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا مُتَكَلِّمَ.


 جوان آراسته است و نيز گفتار هشام بن حكم را بيان كردم. حضرت فرمود: همانا چيزى بخدا مانند نيست.
 توضيح - چون برائت ساحت اين دو بزرگوار (هشام بن حكم و هشام بن سالم) و جلالت ايشان نزد ارباب رجال مسلم است راجع باين چند حديث كه عقيده تجسم آنها را ميرساند مجلسى(ره) بياناتى مفيد دارد كه نقل آنها از وظيفه اين كتاب خارج است.


 باب صفات ذات
 

1-  ابوبصير گويد: شنيدم كه امام صادق عليه السلام مى فرمود خداى عزوجل هميشه پروردگار ما و علم عين ذاتش بوده آنگاه كه معلومى وجود نداشت و شنيدن عين ذاتش بود زمانيكه شنيده شده اى وجود نداشت و بينائى عين ذاتش بوده آنگاه كه ديده شده ئى وجود نداشت و قدرت عين ذاتش بوده زمانيكه مقدورى نبود، پس چون اشياء را پديد آورد و معلوم موجود شد علمش بر معلوم منطبق گشت و شنيدنش بر شنيده شده و بينائيش بر ديده شده و قدرتش بر مقدور ابوبصير گويد: عرض كردم: پس خدا هميشه متكلم است؟ فرمود: كلام صفتى است پديد شونده ازلى و قديم نيست، خداى بود و متكلم نبود.
 شرح -  مرحومين ملاصدرا و مجلسى (ره) در شرح اين حديث به عنوان مقدمه صفات خداوند را بسلبيه محضة مانند فرديت و قدوسيت و اضافيه محضة مانند مبدئيت و خالقيت و حقيقيه اضافيه مانند عالميت و قادريت يا غير اضافيه مانند حيات و بقاء تقسيم كرده اند ولى تقسيم و توضيح مرحوم فيض ارتباطش به حديث بيشتر است لذا مختصرى از بيان او را ذكر مى كنيم: در صفحه 98 وافى مى گويد: يك قسم از صفات خدا صفاتیست كه در ازل براى او ثابت بوده و ثبوتش كمال و نفيش نقص است اينها را صفت ذات نامند و بر دو قسمند: 1- صفاتى