صفحه ١٨٢

را ياد گرفته، روش انجام آن را مى‌داند، ولى اشتباه مى‌كند. مثلاً در مسائل فردى، افرادى هستند كه قرائت نمازشان غلط است، ولى گمان مى‌كنند درست است. يا فردى به خيال خود تكليف اجتماعى اش را درست انجام داده است، اما اشتباه مى‌كند. مثلاً همين وظيفه امر به معروف و نهى از منكر، من از سابق كه زمان طاغوت بود و شرايط فرهنگى و دينى جامعه با امروز خيلى فرق داشت، موارد زيادى را به خاطر دارم، كه البته امروز هم ممكن است مشابه آن ها در بعضى موارد پيدا شود، كسانى بودند كه با تندى، ترشرويى، خشونت، و حتى گاهى با توهين به ديگران مى‌گفتند آقا چرا فلان امر را انجام مى‌دهى؟ اين فرد گمان مى‌كند كه وظيفه خود را به درستى انجام مى‌دهد، اما از روى ناآگاهى همراه انجام تكليف واجبِ امر به معروف، مرتكب گناه نيز مى‌شود. اين گناه توهين به مؤمن است كه حرام است، ولو آن مؤمن گناهكار باشد. در اين جا فرض بر اين است، كه فرد، جاهل مركب است. يعنى نمى‌داند و گمان مى‌كند كه مى‌داند. چنين كسى را بايد تعليم داد، اما روش تعليم چنين فردى پيچيده تر از دو روش قبل است. يعنى آن چنان بايد با نرمى سخن گفت، كه فرد آماده بشود. ابتدا احتمال بدهد كه اشتباه كرده است. چون فرض ما اين است كه او گمان مى‌كند وظيفه خود را درست انجام مى‌دهد. لذا به آسانى قبول نمى‌كند كه كارش غلط است. ابتدا بايد كارى كرد كه احتمال بدهد در نحوه انجام وظيفه اشتباه مى‌كند. سپس عمل صحيح به او تعليم داده شود.
همه شما شنيده ايد كه در مورد امام حسن(عليه السلام) و امام حسين(عليه السلام) نقل شده كه ايشان در دوران كودكى روزى پيرمردى را ديدند، كه مشغول وضوگرفتن بود، ولى نحوه وضوساختن او صحيح نبود. آن ها خواستند روش صحيح وضو را به او بگويند، اما ديدند اين فرد پيرمرد است و بايد احترام او را حفظ كرد. زيرا ادب اسلامى اقتضا مى‌كند كه به پيرمردان بيش از ديگران احترام گذاشت. حسنين(عليهما السلام)نزد او رفتند و سلام كردند، و گفتند كه ما دو نفر، با هم برادر هستيم و مى‌خواهيم وضو بگيريم، شما ببينيد كه وضوى كدام يك از ما بهتر از ديگرى است. به پيرمرد نگفتند كه وضوى تو غلط است، چرا ياد نگرفتى؟ بلكه او را احترام كردند، به او سلام كردند، بعد گفتند كه ما وضو مى‌گيريم، شما ببين كدام يك از ما بهتر وضو مى‌گيرد. پيرمرد ايستاد و نگاه كرد، گفت اين دو كودك عجب وضوى خوبى مى‌گيرند، فهميد كه آن ها با اين روش مى‌خواهند به او ياد بدهند كه وضوى صحيح چگونه است. پيرمرد به حسنين(عليهما السلام)گفت پدر و مادرم به قربان شما، هر دو خوب وضو مى‌گيريد، اين من بودم كه اشتباه مى‌كردم.