صفحه ١٦٨

وادار و مجبور كند كه مسلمان شوند، بلكه تا راه هدايت كردن باز شود، «فَقاتِلُوا أَئِمَةَ الْكُفْر».(1)اين جهاد ابتدائى است. قسم ديگرِ جهاد اين است كه به مسلمان ها حمله شده و آن ها در مقام دفاع برمى‌آيند. نوع سوم جهاد هم اين است كه بين دو دسته كه هر دو در ظاهر مسلمان هستند جنگى پيش بيايد و راهى براى اصلاح نيست جز اين كه به كمك دسته اى كه مظلوم است بشتابيد. اين «قتال اهل بغى» است، و يا اين كه حاكم دستور بدهد، كه با اهل بغى مبارزه كنند. اين سه قسم جهاد را همه مى‌دانند.
حال زمانى كه ابى عبد الله(عليه السلام) مى‌فرمايد من قيام كردم و جهاد فى سبيل الله را ادامه مى‌دهم: «لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللّهِ هى الْعُلْياء»،(2) اين كدام قسم از اقسام سه گانه جهاد بود كه در كربلا اتفاق افتاد؟ جهاد ابتدائى با كفار كه نبود، دفاعى هم نبود، چون جهاد دفاعى نيز در مقابل كفارى است كه به مسلمان ها حمله كرده اند و آن ها دفاع مى‌كنند. البته دفاع شخصى هم داريم كه به آن جهاد نمى‌گويند. قتال اهل بغى هم نبود. چون در قتال اهل بغى مثل جنگ جمل حاكم اسلامى با آشوبگران مبارزه مى‌كند. پس اين چه جهادى بود كه انسان با زن و بچه اش به كربلا بيايد و بايستد، تا جايى كه حتى طفل شيرخواره اش هم كشته شود. اين چه نوع جهادى است؟ جواب اين سؤال هم اين است كه «جهاد» نيز اصطلاحات مختلفى دارد. معناى جهاد از يك طرف آن قدر وسيع است كه جهاد با مال، پول خرج كردن در راه ترويج اسلام و مبارزه با كفار و جلوگيرى از هجوم فرهنگى دشمن را هم شامل مى‌شود: «وَ جْاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ فى سَبيلِ اللّه»،(3) بر اساس اين اصطلاح، جهاد با مال هم نوعى جهاد مى‌شود.اين نوعى توسعه در مفهوم جهاد است. البته معنى لغوى جهاد شامل همه اين موارد مى‌شود. چون جهاد يعنى تلاش و كوشش كردن. اگر در معناى آن دقت كنيم، مجاهدت يعنى تلاش كردن در مقابل يك دشمن يا در مقابل يك مانع. چون «باب مفاعله» چنين اقتضا مى‌كند، اما در معناى لغوى آن، چنين نيست كه حتماً آن مانع مانند شمشير باشد. ممكن است مانع دشمن اقتصادى يا فرهنگى باشد. جهاد در آن جا هم صادق است. جهاد با مال يا با فعاليت هاى اجتماعى ديگر ـمتناسب با دشمنـ نيز جهاد است، «فَضَّلَ اللّهُ الُْمجاهِدينَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلى الْقاعِدينَ