صفحه ١٥٩

بسم اللّه الرحمن الرحيم

الحمدللّه ربّ العالمين، والصّلوة والسّلام على سيّد الانبياء والمرسلين، أبى القاسم محمّد وعلى آله الطيبين الطاهرين المعصومين. اللّهم كن لوليك الحجة بن الحسن صلواتك عليه وعلى آبائه فى هذه الساعة وفى كل ساعة ولياً وحافظاً وقائداً وناصراً ودليلا وعيناً حتى تسكنه أرضك طوعاً وتمتعه فيهاً طويلا. السلام عليك يا ابا عبد اللّه وعلى الارواح التى حلّت بفنائك.
شهادت مولا ابى عبد الله و فرزندان و ياران بزرگوارش را به پيشگاه مقدس ولى عصر ـ عجل اللّه تعالى فرجه الشريف ـ مقام معظم رهبرى، مراجع تقليد و همه شيفتگان مكتب حسينى تسليت مى‌گوييم، و اميدواريم خداى متعال به ما توفيق بدهد كه در دنيا و آخرت پيرو راستين آن حضرت باشيم.
در جلسه گذشته به دنبال سؤال هايى كه درباره عاشورا و قيام ابى عبد الله مطرح شده بود، سؤالى را به اين صورت طرح كردم كه، با توجه به هدف قيام آن حضرت كه طلب اصلاح در امت پيامبر(صلى الله عليه وآله) و امر به معروف و نهى از منكر عنوان شده، آيا روشى كه سيدالشهداء(عليه السلام) انتخاب كردند و به شهادت ايشان منتهى شد، مصداق اصلاح و امر به معروف و نهى از منكر است يا خير؟ و آيا حضرت(عليه السلام) به هدفى كه از قيام و انقلاب داشتند، نايل شدند يا نه؟ شب گذشته براى آشنا شدن با مفهوم امر به معروف و نهى از منكر در آيات و روايات چند روايت را تيمناً و تبركاً قرائت كردم و در حدى كه خداوند متعال توفيق داد، توضيحاتى را در باره آن ها عرض كردم؛ حال با توجه به آشنايى به دست آمده از مفاهيم امر به معروف و نهى از منكر در آيات و روايات، مى‌خواهم بحثى نسبتاً تحليلى و تا حدى فنى را مطرح كنم. ممكن است تا حدودى اين بحث براى بعضى از شنوندگان سنگين باشد، ولى با توجه به اين كه بخش عظيمى از شركت كنندگان را فضلاى حوزه تشكيل مى‌دهند، و سايرين هم بحمد اللّه در پرتو