صفحه ١٣٠

است و من در اين جا ذكر نمى‌كنم، ولى مواردى از مصاديق اين مطلب بيّن است. آن ها معتقدند مجازات هاى سخت، مثل بريدن دست، كتك زدن، اعدام كردن و احكامى از اين قبيل، زشت و بد است. لذا در اعلاميه حقوق بشر آمده كه همه كشورها بايد مجازات هاى خشونت آميز را لغو كنند. اين يكى از مواد اعلاميه حقوق بشر است، مجازات هاى خشونت آميز بايد مُلغى شود؛ يعنى تمام احكام جزايى اسلام كه از ديد آن ها مجازات هاى خشونت آميز است، مثل دست كسى را بريدن، تازيانه زدن، اعدام كردن، به خصوص به صورت هايى كه در بعضى از حدود هست، به زعم ايشان مجازات هاى خشونت آميز است. اعلاميه حقوق بشر مى‌گويد همه كشورهاى دنيا بايد سعى كنند اين گونه مجازات ها را مُلغى كنند. يعنى وجود اين مجازات ها فساد است و بايد اصلاح شود. به چه معنى بايد اصلاح شود؟ بايد اين قانون ها لغو شود.
اما ما چه مى‌گوييم؟ ما بر اساس فرهنگ اسلامى مى‌گوييم آنچه قرآن فرموده است بايد عمل بشود، اگر نشود فساد است. فساد به معنى ترك و تعطيل حدود الهى است، نه اجراى حدود الهى. آن ها مى‌گويند اجراى حدود اسلامى فساد، زشت و بد است. بايد با آن مبارزه كرد، قوانين آن را لغو كرد و از عمل به آن ها جلوگيرى نمود. در اين صورت اصلاح خواهد بود. اين اصلاح بر اساس فرهنگ غربى است. در اعلاميه حقوق بشر هم آمده است. اين كه مى‌گويند با خشونت مبارزه مى‌كنند، منظور آن ها اين است. وگرنه خشونت هاى عادى را كه همه بد بودن آن ها را قبول دارند؛ بى جهت فحش دادن، بد اخلاقى كردن و امثال آن را چه كسى مى‌گويد خوب است؟ همه مى‌گويند اين ها بد است. كلام اين است كه دست دزد را بريدن، قاتل را اعدام كردن و آشوب گران را محارب حساب كردن و مجازات كردن چگونه است؟ ايشان مى‌گويند اين ها فساد و زشت است و امروزه دنياى مدرن اين گونه اعمال را نمى‌پذيرد. بايد آن ها را ترك نمود و با آن مبارزه كرد تا اصلاح شود. اگر در مجموعه قوانينى چنين احكامى وجود دارد، آن مجموعه قوانين شايسته زندگى متمدن غربى نيست، پس بايد اصلاح شود. اما اصلاحى كه ما مى‌گوييم كاملا بر عكس اين نظريه است. اگر در موردى حدود الهى تعطيل شده باشد، بايد آن را اجرا كرد تا اصلاح شود. اگر قانونى برخلاف قانون اسلام است، بايد آن را تغيير داد تا اصلاح شود. اگر قانون موافق اسلام شد، «اصلاح»، و اگر ضد اسلام شد، «افساد» مى‌شود.