صفحه ١٠٩

چگونگى وسوسه شیطان
مسلّماً مراد از «امر» همان وسوسه هاى شیطان است در حالى که ما هنگام انجام بدى ها هیچ گونه احساس امر و تحریک از بیرون وجودمان نمى کنیم و کوشش شیطان براى گمراه ساختن خود هرگز قابل لمس نیست.
همان طور که از واژه «وسوسه» هم استفاده مى شود تأثیر شیطان در وجود انسان یک نوع تأثیر خفى و ناآگاه است. در آیه 121 سوره انعام مى خوانیم: وَإِنَّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إِلَى أَولِیَائِهِم: «شیاطین به دوستان خود و کسانى که آماده پذیرش دستورهاى آنها هستند وحى مى کنند». همان طور که مى دانیم «وحى» در اصل همان صداى مخفى و مرموز و احیاناً تأثیرهاى ناآگاهانه است. منتهى انسان به خوبى مى تواند «الهامات الهى» را از «وسوسه هاى شیطانى» تشخیص دهد، زیرا علامت روشنى براى تشخیص آن وجود دارد و آن اینکه الهامات الهى چون با فطرت پاک انسان و ساختمان جسم و روح او آشناست، هنگامى که در قلب پیدا شود یک حالت انبساط و نشاط به او دست مى دهد.
در حالى که وسوسه هاى شیطان چون هماهنگ با فطرت وساختمان او نیست هنگام ایجاد در قلبش احساس تاریکى، ناراحتى و سنگینى در خود مى کند و اگر تمایلات او طورى تحریک شود که هنگام ارتکاب گناه این احساس براى او پیدا نشود