صفحه ١٧

فروشنده یا خریدار مى شود، سودى هم عاید جامعه مى گردد و نیازها برطرف مى شود، در حالى که رباخواران همچون زالو خون مردم را مى مکند و بى آن که خدمتى کنند ثروت هاى عظیمى به دست مى آورند. به همین دلیل خداوند بیع را حلال و ربا را حرام کرده است; (وَاَحَلَّ اللهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبا).
بعضى در تفسیر جمله بالا این احتمال را نیز داده اند که این سخن رباخواران باشد که به عنوان اعتراض مى گویند: «چرا خداوند داد و ستد را حلال کرده و ربا را تحریم فرموده، در حالى که هر دو از یک مقوله اند». ولى این تفسیر بعید به نظر مى رسد و با سیاق آیه سازگار نیست; به هر حال این تعبیر دلیل دیگرى بر تحریم رباست.
بعد مى افزاید:
هر کس این موعظه الهى را بشنود و به کار بندد و از رباخوارى باز ایستد، بر گذشته او ایرادى نخواهد بود (چرا که قانون عطف به ما سبق نمى شود) و در عین حال کار او به خدا واگذار مى شود (که او را مشمول عفو و بخشش خود گرداند); (فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَّبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ وَاَمْرُهُ اِلَى الله) این تعبیر دلیل سومى بر تحریم رباست.
و در پایان آیه مى فرماید: ولى هر کس بعد از این ابلاغ صریح و آشکار به رباخوارى ادامه دهد اهل دوزخ است و جاودانه در آن