صفحه ٣٣

و زشت تر مى باشد و این تفاوت اعداد، مربوط به تفاوت انواع رباست; مثلا رباى اضعاف مضاعف که شرح آن گذشت با رباى معمولى متفاوت است، و قبح و زشتى آنها یکسان نیست. و ربا گرفتن از یک انسان بسیار ضعیف که مثلا براى درمان فرزندش مختصرى وام مى گیرد با ربا گرفتن از افرادى که در چنین شرایط اضطرارى قرار ندارند فرق مى کند و اوّلى به مراتب زشت تر و ظالمانه تر است.
تحمیل رباهاى ظالمانه بر یک ملّت بزرگ که تمام هستى آنها را به باد مى دهد با ربا گرفتن از یک فرد فرق مى کند، بنابراین همه انواع ربا زشت، ظالمانه و گناه است، ولى بى شک این انواع سلسله مراتبى دارد.
امّا چرا مقایسه با اعمال منافى عفّت شده و از آن بدتر شمرده شده است؟
ممکن است از این نظر باشد که رباخوارى یکى از عوامل اصلى فقر و اختلاف طبقاتى است و مى دانیم یکى از علل فحشا، فقر و فشار اقتصادى است که سبب شکست جوانان در تشکیل خانواده و کشانده شدن آنها به فساد است.
اگر ریشه فقر خشکانده شود، لااقل بخش مهمّى از فحشا و فساد اخلاقى از میان خواهد رفت، آنها که مقدّمات فقر را در جامعه فراهم مى سازند در فساد و انحرافات اخلاقى آن شریک