صفحه ١١٢

و فکر خود را دربست در اختیار آنها بگذارد این کار نتیجه اى جز عقبگرد و ارتجاع نخواهد داشت، چرا که معمولاً نسل هاى بعد از نسل هاى پیشین با تجربه تر و آگاه ترند.
ولى متأسّفانه این طرز فکر جاهلى هنوز در میان بسیارى از افراد و ملّت ها حکومت مى کند که نیاکان خود را همچون بت مى پرستند، یک مشت آداب و سنن خرافى را به عنوان اینکه آثار پیشینیان است بدون چون و چرا مى پذیرند و لفافه هاى فریبنده اى همچون حفظ ملّیّت و اسناد تاریخى یک ملّت بر آن مى پوشانند.
این طرز فکر یکى از عوامل بسیار موثّر انتقال خرافات از نسلى به نسل دیگر است.
البتّه هیچ مانعى ندارد که نسل هاى آینده آداب و سنن گذشتگان را مورد تحلیل و بررسى قرار دهند، آنچه با عقل و منطق سازگار است با نهایت احترام حفظ کنند و آنچه خرافه و موهوم و بى اساس است دور بریزند؛ چه کارى از این بهتر. و این گونه نقّادى در آداب و سخن پیشین شایسته نام حفظ اصالت ملّى و تاریخى است، امّا تسلیم همه جانبه و کورکورانه در برابر آنها چیزى جز خرافه پرستى و ارتجاع و حماقت نیست.(1)

***