صفحه ٦٣

نکته پنجم: رباخوارى با فلسفه پیدایش پول منافات دارد
رباخوارى باعث مى شود که پول از شکل اصلى اش تحریف و به شکل یک کالا درآید; چرا که پول، ثَمَنْ است نه مُثْمَن، واسطه کالاست، نه کالا و رباخوارى آن را کالا قرار مى دهد و از این رهگذر جامعه را گرفتار خسارت مى کند.
در گذشته بسیار دور، معاملات مردم بدون واسطه پول بوده است و معامله به صورت جنس به جنس و به تعبیر امروز پایاپاى انجام مى گرفته و در حال حاضرهم در جوامع و اقوام بدوى این نوع معاملات رواج دارد; همانطور که در بین دولت ها نیز گاهى در معاملات کلان، انجام مى شود به این صورت که یک کشور نفت مى دهد و در مقابل ماشین آلات کشاورزى مى گیرد.
ولى انسان به تدریج در معاملات پایاپاى به چند مشکل مهم برخورد کرد:
نخست اینکه: هر جنسى قابل تبدیل به جنس دلخواه و مورد علاقه نیست; مثلا اگر من گندم داشته باشم و بخواهم براى خانواده ام کفش تهیه کنم، گاهى اوقات کفّاش احتیاج به گندم ندارد، در نتیجه من نمى توانم گندم را به کفش تبدیل کنم و ناچارم که گندم را به جنس مورد علاقه کفاش تبدیل کنم و سپس آن جنس را با کفش مبادله نمایم و انجام این کار در سطح وسیع براى مردم مشکل آفرین است.