صفحه ٦٤

دوم اینکه: حمل اجناس به عنوان بهاى معاملات، مشکل آفرین است بخصوص در سفرها; مگر یک انسان مثلا چقدر گندم مى تواند با خود حمل کند که در طول سفر تمام احتیاجات او را برآورده کند!
سوم اینکه: در معاملات بزرگ اگر معاملات کلان بین افراد یا دولت ها مرتب و دائم به صورت کالا به کالا انجام شود، مشکلاتى از نظر نگهدارى کالا، انبار، حملونقل و... بوجود خواهد آمد.
به این دلیل و دلایل دیگر، انسان براى رفع این مشکلات، فهمید که احتیاج به یک حلقه رابط دارد; یعنى به چیزى دسترسى پیدا کند که قابل تبدیل به همه اجناس باشد، در ضمن حجم و وزن آن نیز کم باشد، و به راحتى حمل و نقل گردد، بدین منظور طلا و نقره را انتخاب کرد، چون این دو فلز مورد قبول همه بود و تا اندازه زیادى مشکلات مزبور را برطرف مى ساخت.
طلا را براى معاملات بزرگ و کلان انتخاب کرد و نقره را براى معاملات خرد و کوچک.
طلا و نقره رواج پیدا کرد و کم کم سکّه خورد و قدرت دولت ها هم پشت آن قرار گرفت و به عنوان حلقه اتّصال بین همه کالاها مورد قبول عامه واقع شد و نام پول بر آن گذاشته شد، ولى با پیشرفت جوامع بشرى، انسان به این نتیجه رسید که پولِ طلا و نقره نیز حلقه اتصال مناسبى نیست، زیرا اگرچه قسمتى از مشکلات