صفحه ٦٤٣

طريق رعب و وحشتى بود كه از پيامبر در دل آنها افكند.
تفسير:
بى خبران مغرور و موانع شناخت-
به دنبال آيات گذشته اين سؤال براى بسيارى پيش مى آيد كه با وضوح مسأله توحيد به طورى كه همه موجوات جهان به آن گواهى مى دهند چرا مشركان اين واقعيت را نمى پذيرند؟ چرا آنها اين آيات گويا و رساى قرآن را مى شنوند و بيدار نمى شوند؟! آيه مى گويد: «اى پيامبر! هنگامى كه قرآن مى خوانى ميان تو و آنها كه ايمان به آخرت ندارند، حجاب و پوششى نامرئى قرار مى دهيم» (وَ إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً).
اين حجاب و پرده، همان لجاجت و تعصب و خودخواهى و غرور و جهل و نادانى بود كه حقايق قرآن را از ديدگاه فكر و عقل آنها مكتوم مى داشت و به آنها اجازه نمى داد حقايق روشنى همچون توحيد و معاد و صدق دعوت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و مانند آن را درك كنند.
اينجاست كه مى گوييم: اگر كسى بخواهد صراط مستقيم حق را بپويد و از انحراف و گمراهى در امان بماند بايد قبل از هر چيز در اصلاح خويشتن بكوشد.
 (آيه 46)- اين آيه اضافه مى كند: «بر دلهايشان پوششهايى و در گوشهايشان سنگينى» قرار داديم (وَ جَعَلْنا عَلى  قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَ فِي آذانِهِمْ وَقْراً).
و لذا «هنگامى كه پروردگارت را در قرآن به يگانگى ياد مى كنى آنها پشت مى كنند و رو بر مى گردانند» (وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى  أَدْبارِهِمْ نُفُوراً).
راستى چه عجيب است فرار از حق، فرار از سعادت و نجات، و فرار از خوشبختى و پيروزى و فهم و شعور.
 (آيه 47)- در اين آيه اضافه مى كند: «هنگامى كه به سخنان تو گوش فرا مى دهند، ما بهتر مى دانيم براى چه گوش فرا مى دهند» (نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ).
 «و (همچنين) در آن هنگام كه با هم نجوا مى كنند» (وَ إِذْ هُمْ نَجْوى ).