صفحه ٥٩٠

و شايد به همين دليل در پايان آيه اضافه مى كند: «و اكثر آنها كافرند» (وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ).
 (آيه 84)- آنجا كه تمام درها به روى بدكاران بسته مى شود! در تعقيب آيات گذشته كه واكنش نادرست منكران حق را در برابر نعمتهاى گوناگون پروردگار بيان مى كرد، در اينجا به گوشه اى از مجازاتهاى دردناك آنها در جهان ديگر اشاره مى كند.
نخست مى گويد: «و به خاطر بياوريد روزى را كه ما از هر امتى گواهى (بر آنها) مبعوث مى كنيم» (وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً).
سپس اضافه مى كند كه در آن دادگاه «اجازه سخن گفتن به كافران داده نمى شود» (ثُمَّ لا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا).
آيا ممكن است خداوند اجازه دفاع به مجرمى ندهد؟ آرى! در آنجا نياز به سخن گفتن با زبان نيست! دست و پا و گوش و چشم و پوست بدن و حتى زمينى كه انسان بر آن گناه يا ثواب كرده است، گواهى مى دهند؛ بنابراين، نوبت به زبان نمى رسد.
نه تنها به آنها اجازه سخن گفتن داده نمى شود بلكه «توانايى بر جبران و اصلاح و تقاضاى عفو نيز ندارند» (وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ).
چرا كه آنجا كه سراى برخورد با نتيجه ها و بازتابهاى عمل است نه جاى انجام عمل و يا جبران و اصلاح.
 (آيه 85)- در اين آيه اضافه مى كند اين ظالمان ستم پيشه هنگامى كه از مرحله حساب گذشته و در برابر عذاب الهى قرار گرفتند گاهى تقاضاى تخفيف و گاهى تقاضاى مهلت مى كنند، اما «هنگامى كه ظالمان مجازات را ببينند نه به آنها تخفيف عذاب داده مى شود و نه مهلت» (وَ إِذا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذابَ فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ).
 (آيه 86)- در اين آيه همچنان، سخن از آينده شوم مشركان، به خاطر پرستيدن بتها است، مى فرمايد، در صحنه قيامت كه معبودهاى ساختگى