صفحه ٦٠٩

و مهربان است» (ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ).
قابل توجه اين كه علت ارتكاب گناه را «جهالت» مى شمرد، چرا كه اين گونه افرادند كه پس از آگاهى به راه حق باز مى گردند.
ديگر اين كه: مسأله توبه را به توبه قلبى و ندامت درونى محدود نمى كند، بلكه اصلاح و جبران را مكمل توبه مى شمارد، تا اين فكر غلط را از مغز خود بيرون كنيم كه هزاران گناه را با يك جمله «استغفر اللّه» مى توان جبران كرد.
 (آيه 120)- ابراهيم به تنهايى يك امت بود! گفتيم اين سوره، سوره بيان نعمتهاست و هدف از آن تحريك حس شكرگزارى انسانهاست، به گونه اى كه آنها را به شناخت بخشنده اين همه نعمت برانگيزد.
در اين آيه سخن از يك مصداق كامل بنده شكرگزار خدا، يعنى «ابراهيم» قهرمان توحيد، به ميان آمده كه مخصوصا از اين نظر نيز براى مسلمانها عموما و عربها خصوصا الهام آفرين است كه او را پيشوا و مقتداى نخستين خود مى دانند.
از ميان صفات برجسته اين مرد بزرگ به پنج صفت اشاره شده است.
1- در آغاز مى گويد «ابراهيم خود امتى بود» (إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً).
آرى! ابراهيم يك امت بود، يك پيشواى بزرگ بود، يك مرد امت ساز بود، و در آن روز كه در محيط اجتماعيش كسى دم از توحيد نمى زد او منادى بزرگ توحيد بود.
2- وصف ديگر او (ابراهيم) اين بود كه «بنده مطيع خدا بود» (قانِتاً لِلَّهِ).
3- «او همواره در خط مستقيم اللّه و طريق حق، گام مى سپرد» (حَنِيفاً).
4- «او هرگز از مشركان نبود» و تمام زندگى و فكر و زواياى قلبش را تنها نور «اللّه» پر كرده بوده (وَ لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ).
 (آيه 121)- پنجم: و به دنبال اين ويژگيها سر انجام او مردى بود كه: «همه نعمتهاى خدا را شكرگزارى مى كرد» (شاكِراً لِأَنْعُمِهِ).
و پس از بيان اين اوصاف پنج گانه به بيان پنج نتيجه مهم اين صفات پرداخته