صفحه ٢١٦

همچنين به دو علت نماز آنها پذيرفته نيست نخست به علت كفر، و ديگر به خاطر آنكه از روى كسالت و كراهت انجام مى گيرد.
 (آيه 55)- در اين آيه روى سخن را به پيامبر كرده، مى گويد: «فزونى اموال و اولاد آنها نبايد تو را در شگفتى فرو برد» و فكر كنى كه آنها با اين كه منافقند چگونه مشمول اين همه مواهب الهى واقع شده اند (فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ).
چرا كه اينها به ظاهر براى آنها نعمت است اما در حقيقت «خدا مى خواهد به اين وسيله آنان را در زندگى دنيا معذب كند، و به خاطر دلبستگى فوق العاده به اين امور در حال كفر و بى ايمانى بميرند» (إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ).
در واقع آنها از دو راه به وسيله اين اموال و اولاد (نيروى اقتصادى و انسانى) معذب مى شوند: نخست اين كه اين گونه افراد معمولا فرزندانى ناصالح و اموالى بى بركت دارند كه مايه درد و رنجشان در زندگى دنياست، شب و روز بايد براى فرزندانى كه مايه ننگ و ناراحتى هستند، تلاش كنند، و براى حفظ اموالى كه از طريق گناه به دست آورده اند جان بكنند، و از طرف ديگر چون به اين اموال و فرزندان دلبستگى دارند و به سراى وسيع و پر نعمت آخرت و جهان پس از مرگ ايمان ندارند چشم پوشى از اين همه اموال برايشان مشكل است تا آنجا كه ايمانشان را روى آنها گذاشته و با كفر از دنيا مى روند، و به سخت ترين وضعى جان مى دهند؟
مال و فرزند اگر پاك و صالح باشد موهبت است و سعادت و مايه رفاه و آسايش و اگر ناپاك و ناصالح باشد رنج و عذاب اليم است.
 (آيه 56)- نشانه ديگرى از منافقان! در اينجا يكى ديگر از اعمال و حالات منافقان به روشنى ترسيم شده است مى گويد: «آنها به خدا سوگند ياد مى كنند كه از شما هستند» (وَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنَّهُمْ لَمِنْكُمْ).
 «در حالى كه نه از شما هستند (و نه در چيزى با شما موافقند) بلكه آنها گروهى هستند كه فوق العاده مى ترسند» و از شدت ترس كفر را پنهان كرده اظهار ايمان مى كنند مبادا گرفتار شوند (وَ ما هُمْ مِنْكُمْ وَ لكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ).