صفحه ٣٣٠

تفسير:
قرآن معجزه جاويدان-
از اين سلسله آيات بر مى آيد كه گاهى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به خاطر شدت مخالفت و لجاجت دشمنان ابلاغ بعضى از آيات را به آخرين فرصت موكول مى كرده است، لذا خداوند در اين آيه پيامبرش را از اين كار نهى مى كند، مى فرمايد: «گويا ابلاغ بعضى از آياتى را كه بر تو وحى مى شود ترك مى كنى و سينه تو از آن نظر تنگ و ناراحت مى شود» (فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى  إِلَيْكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ).
از اين ناراحت مى شوى كه مبادا آنها معجزات اقتراحى از تو بخواهند و «بگويند چرا گنجى بر او نازل نشده، و يا چرا فرشته اى همراه او نيامده»؟ (أَنْ يَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ).
لذا بلافاصله اضافه مى كند: «تو تنها بيم دهنده و انذار كننده اى» (إِنَّما أَنْتَ نَذِيرٌ).
يعنى، خواه آنها بپذيرند، يا نپذيرند و مسخره كنند و لجاجت به خرج دهند.
و در پايان آيه مى گويد: «خداوند حافظ و نگاهبان و ناظر بر هر چيز است» (وَ اللَّهُ عَلى  كُلِّ شَيْ ءٍ وَكِيلٌ).
يعنى از ايمان و كفر آنها پروا مكن و اين به تو مربوط نيست. وظيفه تو ابلاغ است خداوند خودش مى داند با آنها چگونه رفتار كند.
 (آيه 13)- از آنجا كه اين بهانه جوييها و ايراد تراشيها به خاطر آن بود كه آنها اصولا وحى الهى را منكر بودند و مى گفتند: اين آيات از طرف خدا نيست، اينها جمله هايى است كه «محمّد» به دروغ بر خدا بسته، لذا در اين آيه به پاسخ اين سخن با صراحت هر چه بيشتر پرداخته، مى گويد: «آنها مى گويند: او (پيامبر) آنها را به خدا افترا بسته» (أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ).
 «به آنها بگو: اگر راست مى گوييد (كه اينها ساخته و پرداخته مغز بشر است) شما هم ده سوره همانند اين سوره هاى دروغين بياوريد و از هر كس مى توانيد- جز خدا- براى اين كار دعوت كنيد» (قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ).