صفحه ٦١١

(إِنَّما جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ).
جريان از اين قرار بود كه طبق بعضى از روايات، موسى عليه السّلام بنى اسرائيل را دعوت به احترام و تعطيل روز جمعه كرد كه آيين ابراهيم بود، اما آنها به بهانه اى از آن سر باز زدند و روز شنبه را ترجيح دادند، خداوند روز شنبه را براى آنها قرار داد، اما توأم با شدت عمل و محدوديتها، بنابراين به تعطيلى روز شنبه نبايد استناد كنيد، چرا كه جنبه فوق العاده و مجازات داشته است، و بهترين دليل بر اين مسأله اين است كه يهود حتى در اين روز انتخابى خود نيز اختلاف كردند، گروهى آن را ارج نهادند و احترام نمودند و گروهى نيز احترام آن را شكستند، و به كسب و كار پرداختند و به مجازات الهى گرفتار شدند «1».
در پايان آيه مى فرمايد: «و پروردگارت روز قيامت، در آنچه اختلاف داشتند، ميان آنها داورى مى كند» (وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ).
 (آيه 125)- ده دستور مهم اخلاقى در مقابله با مخالفان: در لابلاى آيات مختلف اين سوره بحثهاى گوناگونى گاهى ملايم و گاهى تند، با مشركان و يهود و بطور كلى با گروههاى مختلف به ميان آمد، مخصوصا در آيات اخير عمق و شدت بيشترى داشت.
در پايان اين بحثها كه پايان سوره «نحل» محسوب مى شود يك رشته دستورات مهم اخلاقى از نظر برخورد منطقى، و طرز بحث، چگونگى كيفر و عفو، و نحوه ايستادگى در برابر توطئه ها و مانند آن، بيان شده است كه مى توان آن را به عنوان اصول تاكتيكى و روش مبارزه در مقابل مخالفين در اسلام نامگذارى كرد و به عنوان يك قانون كلى در هر زمان و در همه جا از آن استفاده نمود.
اين برنامه به ترتيب زير در ده اصل خلاصه مى شود.
1- نخست مى گويد: «به وسيله حكمت به سوى راه پروردگارت دعوت كن» (ادْعُ إِلى  سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ).