صفحه ١١٢

شد و هر دو دسته را به خاطر گفتار نادرستشان ملامت نمود.
تفسير:
تضادهاى ناشى از انحصار طلبى- در آيات گذشته گوشه اى از ادّعاهاى بى دليل جمعى از يهود و نصارى را ديديم آيه مورد بحث نشان مى دهد كه وقتى پاى ادّعاى بى دليل به ميان آيد نتيجه اش انحصار طلبى و سپس تضاد است.
مى گويد: «يهوديان گفتند: مسيحيان هيچ موقعيتى نزد خدا ندارند، و مسيحيان نيز گفتند: يهوديان هيچ موقعيتى ندارند و بر باطلند»! (وَ قالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصارى  عَلى  شَيْ ءٍ وَ قالَتِ النَّصارى  لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلى  شَيْ ءٍ).
سپس اضافه مى كند: «آنها اين سخنان را مى گويند در حالى كه كتاب آسمانى را مى خوانند»! (وَ هُمْ يَتْلُونَ الْكِتابَ). يعنى با در دست داشتن كتابهاى الهى كه مى تواند راهگشاى آنها در اين مسائل باشد اين گونه سخنان كه سر چشمه اى جز تعصّب و عناد و لجاجت ندارد بسيار عجيب است.
سپس قرآن اضافه مى كند: «مشركان نادان نيز همان چيزى را مى گفتند كه اينها مى گويند» با اين كه اينها اهل كتابند و آنها بت پرست (كَذلِكَ قالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ).
در پايان آيه آمده است «خداوند داورى اين اختلاف را در قيامت به عهده خواهد گرفت) (فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ).
آنجاست كه حقايق روشنتر مى شود و اسناد و مدارك هر چيز آشكار است، كسى نمى تواند حق را منكر شود.
آيه 114-
شأن نزول:

شأن نزولهايى براى اين آيه نقل شده، از جمله: در روايتى از امام صادق عليه السّلام مى خوانيم كه اين آيه در مورد قريش نازل گرديد، در آن هنگام كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله را از ورود به شهر مكّه و مسجد الحرام جلوگيرى مى كردند.
تفسير:
ستمكارترين مردم- بررسى شأن نزولهاى آيه نشان مى دهد كه روى سخن در آيه با سه گروه، يهود و نصارى و مشركان است.
قرآن در برابر اين سه گروه و تمام كسانى كه در راهى مشابه آنها گام بر مى دارند مى گويد: «چه كسى ستمكارتر است از آنها كه از بردن نام خدا در مساجد