صفحه ٧٩

چهل ساله نياز به مواد غذايى كافى دارند، اين مشكل را نيز خداوند براى آنها حل كرد چنانكه در دنباله همين آيه مى فرمايد: «ما من و سلوى را (كه غذايى لذيذ و نيروبخش بود) بر شما نازل كرديم» (وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى ).
 «از اين خوراكهاى پاكيزه اى كه به شما روزى داديم بخوريد «و از فرمان خدا سرپيچى نكنيد و شكر نعمتش را بگذاريد» (كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ).
ولى باز هم آنها از در سپاسگزارى وارد نشدند «آنها به ما ظلم و ستم نكردند بلكه تنها به خويشتن ستم مى كردند» (وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ).

 «من» و «سلوى» چيست؟
بعضى از مفسران احتمال داده اند كه «من» يك نوع عسل طبيعى بوده كه بنى اسرائيل در طول حركت خود در آن بيابان به مخازنى از آن مى رسيدند، چرا كه در حواشى بيابان تيه، كوهستانها و سنگلاخهايى وجود داشته كه نمونه هاى فراوانى از عسل طبيعى در آن به چشم مى خورده است.
اين تفسير به وسيله تفسيرى كه بر عهدين (تورات و انجيل) نوشته شده تأييد مى شود آنجا كه مى خوانيم: «اراضى مقدّسه به كثرت انواع گلها و شكوفه ها معروف است، و بدين لحاظ است كه جماعت زنبوران همواره در شكاف سنگها و شاخ درختان و خانه هاى مردم مى نشينند، بطورى كه فقيرترين مردم عسل را مى توانند خورد» «1».
در مورد «سلوى» بعضى مفسران آن را يك نوع پرنده دانسته اند، كه از اطراف بطور فراوان در آن سرزمين مى آمده، در تفسيرى كه بعضى از مسيحيان به عهدين نوشته اند تأييد اين نظريّه را مى بينيم آنجا كه مى گويد:
بدان كه «سلوى» از آفريقا بطور زياد حركت كرده به شمال مى روند كه در جزيره كاپرى، 16 هزار از آنها را در يك فصل صيد نمودند ... اين مرغ از راه درياى قلزم آمده، خليج عقبه و سوئز را قطع نموده، در شبه جزيره سينا داخل مى شود، و از كثرت تعب و زحمتى كه در بين راه كشيده است به آسانى با دست گرفته