صفحه ١٤٦

بازگشتى برايشان باقى نمى ماند.
 (آيه 162)- سپس اضافه مى كند: «آنها جاودانه در اين لعنت الهى و لعنت فرشتگان و مردم خواهند بود، بى آن كه عذاب خدا از آنها تخفيف يابد و يا مهلت و تأخيرى به آنها داده شود» (خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ).
 (آيه 163)- و از آنجا كه اصل توحيد به همه اين بدبختيها پايان مى دهد در اين آيه مى گويد: «معبود شما خداوند يگانه است» (وَ إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ).
باز براى تأكيد بيشتر اضافه مى كند: «هيچ معبودى جز او نيست، و هيچ كس غير او شايسته پرستش نمى باشد» (لا إِلهَ إِلَّا هُوَ).
و در آخرين جمله به عنوان دليل مى فرمايد: «او خداوند بخشنده مهربان است» (الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ).
آرى! كسى كه از يكسو رحمت عامش همگان را فرا گرفته و از ديگر سو براى مؤمنان رحمت ويژه اى قرار داده، شايسته عبوديت است نه آنها كه سر تا پا نيازند و محتاج.
 (آيه 164)- جلوه هاى ذات پاك او در پهنه هستى! از آنجا كه در آيه قبل سخن از توحيد پروردگار به ميان آمد اين آيه شريفه در واقع دليلى است بر همين مسأله اثبات وجود خدا و توحيد و يگانگى ذات پاك او.
مقدمتا بايد به اين نكته توجه داشت كه همه جا «نظم و انسجام» دليل بر وجود علم و دانش است، و همه جا «هماهنگى» دليل بر وحدت و يگانگى است.
روى اين اصل، ما به هنگام برخورد به مظاهر نظم در جهان هستى از يكسو، و هماهنگى و وحدت عمل اين دستگاههاى منظم از سوى ديگر، متوجه مبدء علم و قدرت يگانه و يكتايى مى شويم كه اين همه آوازه ها از اوست.
در اين آيه به شش بخش از آثار نظم در جهان هستى كه هر كدام آيت و نشانه اى از آن مبدء بزرگ است اشاره شده:
1- «در آفرينش آسمان و زمين ...» (إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...) امروز دانشمندان به ما مى گويند: هزاران هزار كهكشان در عالم بالا وجود