صفحه ٢٧

شده كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله آن را تلاوت مى فرمود، چگونه ممكن است چيزى جزء قرآن نباشد و پيامبر و مسلمانان همواره آن را ضمن قرآن بخوانند و بر آن مداومت كنند.
به هر حال مسأله آنقدر روشن است كه مى گويند: يك روز معاويه در دوران حكومتش در نماز جماعت بسم اللّه را نگفت، بعد از نماز جمعى از مهاجران و انصار فرياد زدند أسرقت أم نسيت؟؛ آيا بسم اللّه را دزديدى يا فراموش كردى!

2- اللّه جامعترين نام خداست:
زيرا بررسى نامهاى خدا كه در قرآن مجيد و يا ساير منابع اسلامى آمده نشان مى دهد كه هر كدام از آن يك بخش خاص از صفات خدا را منعكس مى سازد، تنها نامى كه جامع صفات جلال و جمال است همان «اللّه» مى باشد. به همين دليل اسماء ديگر خداوند غالبا به عنوان صفت براى كلمه «اللّه» گفته مى شود به عنوان نمونه: «غفور» و «رحيم» كه به جنبه آمرزش خداوند اشاره مى كند (فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ)*- سوره بقره آيه 266.
 «سميع» اشاره به آگاهى او از مسموعات، و «عليم» اشاره به آگاهى او از همه چيز است (فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ)- بقره: 227.
و در يك آيه بسيارى از اين اسماء، وصف «اللّه» قرار مى گيرند. هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ:
 «اوست اللّه كه معبودى جز وى نيست، اوست حاكم مطلق، منزه از ناپاكيها، از هر گونه ظلم و بيدادگرى، ايمنى بخش، نگاهبان همه چيز، توانا و شكست ناپذير، قاهر بر همه موجودات، و با عظمت».
يكى از شواهد جامعيت اين نام آن است كه ابراز ايمان و توصيه تنها با جمله لا اله الّا اللّه مى توان كرد.

3- رحمت عام و خاص خدا:
مشهور در ميان گروهى از مفسران اين است كه صفت «رحمان» اشاره به رحمت عام خداست كه شامل دوست و دشمن، مؤمن و كافر و نيكوكار و بدكار مى باشد، زيرا «باران رحمت بى حسابش همه را رسيده، و خوان نعمت بى دريغش همه جا كشيده».
ولى «رحيم» اشاره به رحمت خاص پروردگار است كه ويژه بندگان مطيع