صفحه ٤٦

ميان هر جمعيتى با آنها هم صدا مى شوند، آنچنانكه قرآن مى گويد: «هنگامى كه افراد با ايمان را ملاقات كنند مى گويند ايمان آورديم» (وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا).
ما از شما هستيم و پيرو يك مكتبيم، از جان و دل اسلام را پذيرا گشتيم و با شما هيچ فرقى نداريم! «امّا هنگامى كه با دوستان شيطان صفت خود به خلوتگاه مى روند مى گويند ما با شمائيم»! (وَ إِذا خَلَوْا إِلى  شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ). «و اگر مى بينيد ما در برابر مؤمنان اظهار ايمان مى كنيم ما مسخره شان مى كنيم»! (إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ).
 (آيه 15)- سپس قرآن با يك لحن كوبنده و قاطع مى گويد: «خدا آنها را مسخره مى كند» (اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ). «و خدا آنها را در طغيانشان نگه مى دارد تا به كلى سرگردان شوند» (وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ).
 (آيه 16)- اين آيه، سرنوشت نهائى آنها را كه سرنوشتى است بسيار غم انگيز و شوم و تاريك چنين بيان مى كند: «آنها كسانى هستند كه در تجارتخانه اين جهان، هدايت را با گمراهى معاوضه كرده اند» (أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى ). و به همين دليل «تجارت آنها سودى نداشته» بلكه سرمايه را نيز از كف داده اند (فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ). «و هرگز روى هدايت را نديده اند» (وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ).
خلاصه دوگانگى شخصيت و تضاد برون و درون كه صفت بارز منافقان است پديده هاى گوناگونى در عمل و گفتار و رفتار فردى و اجتماعى آنها دارد كه به خوبى مى توان آن را شناخت.

وسعت معنى نفاق-
گرچه نفاق به مفهوم خاصش، صفت افراد بى ايمانى است كه ظاهرا در صف مسلمانانند، امّا باطنا دل در گرو كفر دارند، ولى نفاق معنى وسيعى دارد كه هر گونه دوگانگى ظاهر و باطن، گفتار و عمل را شامل مى شود هر چند در افراد مؤمن باشد كه ما از آن به عنوان «رگه هاى نفاق» نام مى بريم مثلا در حديثى مى خوانيم: سه صفت است كه در هر كس باشد منافق است هر چند روزه بگيرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند: كسى كه در امانت خيانت مى كند، و كسى كه