صفحه ١٠٩

(آيه 107)- «آيا نمى دانى حكومت آسمانها و زمين از آن خدا است» (أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).
او حق دارد هر گونه تغيير و تبديلى در احكامش طبق مصالح بدهد، و او نسبت به مصالح بندگانش از همه آگاهتر و بصيرتر است.
 «و آيا نمى دانى كه جز خدا سرپرست و ياورى براى شما نيست»؟ (وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ).
آيه 108-
شأن نزول:

از ابن عباس نقل شده كه: «وهب بن زيد» و «رافع بن حرمله» نزد رسولخدا صلّى اللّه عليه و اله آمدند و گفتند: از سوى خدا نامه اى به عنوان ما بياور تا آن را قرائت كنيم و سپس ايمان بياوريم! و يا نهرهايى براى ما جارى فرما تا از تو پيروى كنيم! آيه نازل شد و به آنها پاسخ گفت.
تفسير:
بهانه هاى بى اساس- شايد پس از ماجراى تغيير قبله بود كه جمعى از مسلمانان و مشركان بر اثر وسوسه يهود، تقاضاهاى بى مورد و نابجايى از پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله كردند.
خداوند بزرگ آنها را از چنين پرسشهايى نهى كرده مى فرمايد: «آيا شما مى خواهيد از پيامبرتان همان تقاضاهاى نامعقول را بكنيد كه پيش از اين از موسى كردند» و با اين بهانه جوييها شانه از زير بار ايمان خالى كنيد (أَمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَكُمْ كَما سُئِلَ مُوسى  مِنْ قَبْلُ).
و از آنجا كه اين كار، يك نوع مبادله «ايمان» با «كفر» است، در پايان آيه اضافه مى كند: «كسى كه كفر را به جاى ايمان بپذيرد، از راه مستقيم گمراه شده است» (وَ مَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ).
در واقع قرآن مى خواهد به مردم هشدار دهد كه اگر شما دنبال چنين تقاضاهاى نامعقول برويد، بر سرتان همان خواهد آمد كه بر سر قوم موسى آمد.
اشتباه نشود اسلام هرگز از پرسشهاى علمى و سؤالات منطقى و همچنين تقاضاى معجزه براى پى بردن به حقّانيّت دعوت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله جلوگيرى نمى كند چرا كه راه درك و فهم و ايمان همينها است.