صفحه ١٣٣

نه يهود از قبله نصارى پيروى مى كنند و نه نصارى از قبله يهود.
و باز براى تأكيد و قاطعيت بيشتر به پيامبر اخطار مى كند كه «اگر پس از اين آگاهى كه از ناحيه خدا به تو رسيده تسليم هوسهاى آنان شوى و از آن پيروى كنى مسلما از ستمگران خواهى بود» (وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ).
 (آيه 146)- آنها به خوبى او را مى شناسند! در تعقيب بحثهاى گذشته پيرامون لجاجت و تعصب گروهى از اهل كتاب، اين آيه مى گويد: «علماى اهل كتاب پيامبر اسلام را به خوبى همچون فرزندان خود مى شناسند» (الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ).
و نام و نشان و مشخصات او را در كتب مذهبى خود خوانده اند.
 «ولى گروهى از آنان سعى دارند آگاهانه حق را كتمان كنند» (وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ).
 (آيه 147)- سپس به عنوان تأكيد بحثهاى گذشته پيرامون تغيير قبله، يا احكام اسلام بطور كلى مى فرمايد: «اين فرمان حقى است كه از سوى پروردگار تو است و هرگز از ترديد كنندگان نباش» (الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ).
و با اين جمله پيامبر را دلدارى مى دهد و تأكيد مى كند در برابر سمپاشيهاى دشمنان ذره اى ترديد، چه در مسأله تغيير قبله و چه در غير آن به خود راه ندهد.
 (آيه 148)- هر امّتى قبله اى دارد! اين آيه در حقيقت پاسخى به قوم يهود است كه ديديم سر و صداى زيادى پيرامون موضوع تغيير قبله به راه انداخته بودند، مى گويد: «هر گروه و طايفه اى قبله اى دارد كه خداوند آن را تعيين كرده است» (وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها).
در طول تاريخ انبياء قبله هاى مختلفى بوده، قبله همانند اصول دين نيست كه تغيير ناپذير باشد، بنابراين زياد در باره قبله گفتگو نكنيد و به جاى آن «در اعمال خير و نيكيها بر يكديگر سبقت جوييد» (فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ).- اين مضمون در آيه 177 همين سوره نيز آمده است.