صفحه ٩١

نمى‏فهميد»؟ (لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ).
از اين آيه به خوبى استفاده مى‏شود كه ايمان اين گروه منافق در باره خدا آن قدر ضعيف بود كه او را همچون انسانهاى عادى مى‏ پنداشتند و تصور مى‏ كردند اگر حقيقتى را از مسلمانان كتمان كنند از خدا نيز مكتوم خواهد ماند!
 (آيه 77)- در اين آيه با صراحت مى‏گويد: «آيا اينها نمى‏دانند كه خداوند از اسرار درون و برونشان آگاه است» (أَ وَ لا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ).
 (آيه 78 و 79)
شأن نزول:
جمعى از دانشمندان يهود اوصافى را كه براى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله در تورات آمده بود تغيير دادند و اين تغيير به خاطر حفظ موقعيّت خود و منافعى بود كه همه سال از ناحيه عوام به آنها مى‏رسيد.
هنگامى كه پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله مبعوث شد، و اوصاف او را با آنچه در تورات آمده بود مطابق ديدند ترسيدند كه در صورت روشن شدن اين واقعيّت منافع آنها در خطر قرار گيرد، لذا بجاى اوصاف واقعى مذكور در تورات، صفاتى بر ضدّ آن نوشتند.
عوام يهود كه تا آن زمان كم و بيش صفات واقعى او را شنيده بودند، از علماى خود مى‏پرسيدند: آيا اين همان پيامبر موعود نيست كه بشارت ظهور او را مى‏داديد؟
آنها آيات تحريف شده تورات را بر آنها مى‏خواندند تا به اين وسيله قانع شوند.
تفسير:
نقشه‏ هاى يهود براى استثمار عوام! در تعقيب آيات گذشته پيرامون خلافكاريهاى يهود، در اينجا جمعيّت آنها را به دو گروه مشخص تقسيم مى‏كند، «عوام» و «دانشمندان حيله‏ گر» مى‏گويد: «گروهى از آنها افرادى هستند كه از دانش بهره‏اى ندارند، و از كتاب خدا جز يك مشت خيالات و آرزوها نمى‏دانند، و تنها به پندارهايشان دل بسته ‏اند» (وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلَّا أَمانِيَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ).
 (آيه 79)- دسته‏اى ديگر دانشمندان آنها بودند كه حقايق را به سود خود تحريف مى‏كردند چنانكه قرآن مى‏گويد: «واى بر آنها كه مطالب خود را به دست خود مى‏ نويسند، و بعد مى‏گويند اينها از سوى خداست» (فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ).