صفحه ١٥١

قرآن بلافاصله اين منطق خرافى و تقليد كوركورانه از نياكان را با اين عبارت كوتاه و رسا محكوم مى كند: «آيا نه اين است كه پدران آنها چيزى نمى فهميدند و هدايت نيافتند»؟! (أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ).
يعنى اگر نياكان آنها دانشمندان صاحب نظر و افراد هدايت يافته اى بودند جاى اين بود كه از آنها تبعيت شود، اما پيشينيان آنها نه خود مردى آگاه بودند، نه رهبر و هدايت كننده اى آگاه داشتند، و مى دانيم تقليدى كه خلق را بر باد مى دهد همين تقليد نادان از نادان است كه «اى دو صد لعنت بر اين تقليد باد»!
 (آيه 171)- در اين آيه به بيان اين مطلب مى پردازد كه چرا اين گروه در برابر اين دلايل روشن انعطافى نشان نمى دهند؟ و همچنان بر گمراهى و كفر اصرار مى ورزند؟ مى گويد: «مثال تو در دعوت اين قوم بى ايمان به سوى ايمان و شكستن سد تقليدهاى كوركورانه همچون كسى است كه گوسفندان و حيوانات را (براى نجات از خطر) صدا مى زند ولى آنها جز سر و صدا چيزى را درك نمى كنند» (وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلَّا دُعاءً وَ نِداءً).
و در پايان آيه براى تأكيد و توضيح بيشتر اضافه مى كند: «آنها كر و لال و نابينا هستند و لذا چيزى درك نمى كنند»! (صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ).
و به همين دليل آنها تنها به سنتهاى غلط و خرافى پدران خود چسبيده اند و از هر دعوت سازنده اى رويگردانند!
 (آيه 172)- طيّبات و خبائث! از آنجا كه قرآن در مورد انحرافات ريشه دار از روش تأكيد و تكرار در لباسهاى مختلف استفاده مى كند، در اين آيه و آيه بعد بار ديگر به مسأله تحريم بى دليل پاره اى از غذاهاى حلال و سالم در عصر جاهليت به وسيله مشركان باز مى گردد، منتهى روى سخن را در اينجا به مؤمنان مى كند، مى فرمايد: «اى افراد با ايمان از نعمتهاى پاكيزه كه به شما روزى داده ايم بخوريد» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ).
 «و شكر خدا را بجا آوريد اگر او را مى پرستيد» (وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ).