صفحه ٤٢

چیزى را به نام عواطف انسانى در کنار اقتصاد خود نمى شناسند، به همین جهت متمدّن ترین انسان هاى این مکتب، سازندگان سلاح هاى کشتار جمعى و آدم فروشان و مانند آنها... هستند، نه انسانهاى باعاطفه که حسابى براى مسائل اخلاقى در مسائل اقتصادى باز کنند.
و امّا در مکاتب الهى کاملا مسأله برعکس است، یعنى به گونه اى اخلاق و اقتصاد به هم گره خورده اند که قابل تفکیک و جدایى نیستند، تأمّل و تفکّر در واجبات، مستحبّات و مکروهات ابواب معاملات، دلیل بر این مدّعاست.
روایتى که علاّمه بزرگ، فقیه و اصولى توانمند، مرحوم شیخ انصارى ـ رضوان الله تعالى علیه ـ به نقل از کتاب شریف تحف العقول(36) در ابتداى کتاب باارزش مکاسب(37) نقل مى کند شاهد این گفتار است.
در این روایت شریف از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «هر چیزى که در آن مصلحت و منفعتى براى مردم و بندگان خدا باشد معامله، خرید و فروش، اجاره و هرگونه نقل و انتقال.... در مورد آن حلال است، و هر چیزى که مفسده و ضرر مردم در آن باشد معامله، خرید و فروش، اجاره و... در آن باطل و حرام است».