صفحه ٥٩

اللّه چه كارى پیش آمد؟ فرمود: مگر گریه كودك را نشنیدید.(170)
 روزى پیامبر یكى از سجده هایش را خیلى طول داد. بعد از نماز برخى گفتند: یا رسول اللّه! گمان كردیم وحى نازل شده است. فرمود: فرزندم حسن، در حال سجده بر دوشم سوار شد، صبر كردم او از شانه ام فرود آید.
 هرگاه حسن و حسین علیهما السلام بر پیامبر وارد مى شدند، حضرت از جا برمى خاست و آنان را در آغوش مى گرفت و بر دوش خود سوار مى كرد.(171)

مهمان نوازى پیامبر
 سلمان مى گوید: به منزل پیامبر صلى الله علیه وآله وارد شدم، متّكایى را كه خود حضرت از آن استفاده مى كرد پشت من قرار داد. جالب اینكه این عمل را نسبت به هر مهمانى انجام مى داد. پیامبر براى میهمانان خود زیرانداز پهن مى كرد و هنگام غذا خوردن تا زمانى كه میهمان مشغول خوردن غذا بود، از سفره كنار نمى كشید.(172)
 روزى برادران و خواهران رضاعى پیامبر(173) هركدام جداگانه خدمت پیامبر صلى الله علیه وآله رسیدند. پیامبر نسبت به خواهر بیش از برادر