صفحه ١٣٠

از این آیه استفاده مى شود:
 1- بى اعتنایان به جنگ وفرمان رهبرى، باید تنبیه شده وتا مدّتى پشت سر گذاشته شوند. «خُلّفوا»
 2- قهر، بى اعتنایى و بایكوت، یكى از شیوه هاى تربیتى براى متخلّفان و مجرمان است. «ضاقت علیهم الارض... ظنّوا ان لا ملجأمن اللَّه»
 3- مبارزه ى منفى با متخلّفان، جامعه را براى آنان زندانى بى نگهبان و مؤثّر مى سازد. «ضاقت علیهم الأرض»
 4- با آنكه پیامبر، مظهر رحمت الهى است، امّا به عنوان مرّبى، از اهرم قهر هم استفاده مى كند.«ضاقت علیهم انفسهم »
 5 - یكى از عذاب ها عذاب وجدان است. «ضاقت علیهم انفسهم »
 6- یأس از مردم، زمینه ساز توجّه به خداست. «لاملجأ ... ثم تابَ»
 7- توفیقِ توبه نیز در سایه ى لطف و عنایت الهى است. اوّل خداوند لطف خود را به انسان باز مى گرداند، «تاب علیهم» تا انسان توفیق پشیمانى و عذرخواهى و توبه پیدا كند، «لیتوبوا» و همین كه توبه كرد، خداوند توبه ى او را مى پذیرد. «انّ اللّه هو التوّاب»
 8 - پس از یك دوره مبارزه ى منفى وبى اعتنایى و بایكوت، شرایط مناسب را براى بازسازى خلافكاران به وجود آوریم تا بازگردند و بعد از آن نیز ما با مهربانى آنان را پذیرا باشیم. «تاب علیهم لیتوبوا انّ اللّه هو التوّاب»