صفحه ١٢٥

انبیاء قبل مهلت دادم سپس آنان را به قهر خود گرفتم.(302)
 نگران انكار مردم و یار نداشتن بود كه خداوند مى فرماید: به آنان بگو گواهى خداوند و كسى كه علم كتاب نزد اوست میان من و شما كافى است.(303) (به گفته روایات مراد از كسى كه علم كتاب دارد حضرت على ابن ابیطالب است. یعنى یك مؤمن مثل على به جاى همه شماست.)
 نگران كفر آنان مباش آنان آن قدر ارزش ندارند كه تو براى آنان محزون شوى.(304)
 نگران مباش كه این نگرانى تو را از كارهاى دیگر باز مى دارد.(305)
 نگران مباش زیرا كه كفر آنان به تو آسیبى نمى رساند.(306)
 نگران مباش زیرا تو در تبلیغ كوتاهى نكردى.
 نگران مباش كه گذر پوست به دباغ خانه مى افتد. «الینا مرجعهم»(307)
 نگران ریزش مؤمنان بود كه خداوند مى فرماید: در برابر این ریزش ها رویش داریم. اگر گروهى رفتند در عوض گروهى خواهند آمد. « فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ »(308)
 نگران تحریف كتاب مباش كه ما خود آن را نازل كرده ایم و آن را حافظیم.(309)
 نگران قهر الهى بر مردم مباش كه تا تو در میان مردم هستى من آنان