برخى از بزرگان اهل سنّت در كتاب خود تصريح كردهاند كه اگر كسى بر عليه خليفه و والى وقت شورش كرد و وارد جنگ شد چون بر عليه خليفه حق قيام كرده جنگ با او و قتلش واجب است امّا اگر او توانست در جنگ پيروز شود و خليفه وقت را كنار زد و بر مسند خلافت نشست و مسلّط گرديد اطاعتش واجب مىشود چون «اولىالامر» بر او صدق مىكند و طبق آيه قرآن بايد از او اطاعت كرد.(27) البته اين نظر را در واقع مىتوان مبناى چهارمى از علماى اهل سنّت دانست كه بر اساس آن، ملاك مشروعيت اين است كه كسى عملا در رأس حكومت قرار گرفته و زمام امور را بدست بگيرد و تفاوتى نمىكند اين امر از چه طريقى برايش حاصل شده باشد و حتى اگر با جنگ و خونريزى و آدم كشى و جنايت هم غلبه پيدا كرده باشد اطاعت او واجب و خروج بر او حرام است.
به هر حال نظر برادران اهل سنّت در مورد مشروعيت حكومتها بعد از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) همين بود كه توضيح داديم كه عمده آن سه مبناى انتخاب مستقيم از طرف مردم، نصب از جانب خليفه قبل، و تعيين اهل حلّ و عقد بودند.
نظر شيعه در باره مبناى مشروعيت حاكمان و حكومتها بعد از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)
براى بيان نظر شيعه در مورد مبناى مشروعيت حاكمان و حكومتها بعد از پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) بهتر است دو دوره قايل شويم:
نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه
نقش مردم در حكومت اسلامى