رابطه مشروعيت با مقبوليت
تعيين رابطه مشروعيت با مقبوليت بستگى به ضابطهاى دارد كه براى مشروعيت قايل مىشويم. بديهى است كه اگر ملاك مشروعيت يك حكومت را «پذيرش مردمى» آن بدانيم و اينكه افراد يك جامعه بر اساس رضا و رغبت حاكميت آن را گردن نهاده باشند، در اين صورت مشروعيت و مقبوليت پيوسته با هم خواهند بود و هر حكومت مشروعى از مقبوليت نيز برخوردار خواهد بود و به عكس، هر حكومت مقبولى مشروع نيز خواهد بود. و از آن طرف نيز اينكه حكومتى مشروع باشد امّا مقبوليت مردمى نداشته باشد و يا اينكه على رغم برخوردار بودن از مقبوليت مردمى، مشروعيت نداشته باشد فرض نخواهد داشت.
امّا اگر ملاك مشروعيت را امر ديگرى غير از «پذيرش مردمى» قرار دهيم آن گاه امكان انفكاك مشروعيت از مقبوليت وجود خواهد داشت و ممكن است حاكمان و حكومتهايى را پيدا و يا فرض كرد كه گرچه مشروعيت دارند امّامردم به آنها اقبالى ندارند و يا به عكس، مىتوان حاكمان و حكومتهايى را يافت كه على رغم تمايل مردم به آنان و برخوردارى از محبوبيت مردمى، مشروعيت نداشته و از انواع غاصبانه حكومت محسوب گردند.
بنابراين سؤال اصلى ما همين است كه «ملاك مشروعيت در اسلام چيست؟» اگر پاسخ اين سؤال روشن شود جايگاه مقبوليت و نقش مردم در حكومت اسلامى و نظام ولايت فقيه تبيين واضحترى خواهد يافت. اين مسئله را در بحثى تحت عنوان «نقش مردم در حكومت اسلامى» پى مىگيريم.
نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه
نقش مردم در حكومت اسلامى