صفحه ٥٣

اجرا دارد. و نيز بحث مشروعيت بر سر كيفيت و نحوه اجراى قانون نيست كه آيا فرضاً اين قانون خوب و بى‌نقص آيا در مقام اجرا هم خوب و بى‌نقص اجرا مى‌شود يا اين‌كه مجريان، شايستگى و توان لازم براى تحقّق و اجراى آن را ندارند. بلكه بر فرض كه هم قانون و هم اجراى آن كاملا خوب و بى‌عيب و نقص باشد، بحث در خودِ مجرى و مجريان است كه بر اساس چه ضابطه‌اى بر اين مسند تكيه زده‌اند.
‌‌ مفهوم مقابل مشروعيت در اين‌جا مفهوم «غصب» است و منظور از حكومت نامشروع بر اساس اين اصطلاح، حكومت غاصب است. بنابر اين، بر اساس تعريفى كه ما از مشروعيت ارائه داديم فرض دارد كه حكومتى در عين حال كه رفتارش خوب و عادلانه است اما غاصب و نامشروع باشد.

  مقبوليت
منظور از مقبوليت، «پذيرش مردمى » است. اگر مردم به فرد يا گروهى براى حكومت تمايل نشان دهند و خواستار اِعمال حاكميت از طرف آن فرد يا گروه باشند و در نتيجه حكومتى بر اساس خواست و اراده مردم تشكيل گردد گفته مى‌شود آن حكومت داراى مقبوليت است و در غير اين صورت از مقبوليت برخوردار نيست. به عبارت ديگر، حاكمان و حكومت‌ها را مى‌توان به دو دسته كلى تقسيم كرد: الف ـ حاكمان و حكومت‌هايى كه مردم و افراد يك جامعه از روى رضا و رغبت تن به حاكميت و اِعمال سلطه آنها مى‌دهند؛ ب ـ حاكمان و حكومت‌هايى كه مردم و افراد يك جامعه از روى اجبار و اكراه از آنان اطاعت مى‌كنند؛ ويژگى ِ مقبوليت اختصاص به دسته اول دارد.