صفحه ١٦

فعلا مدّ نظر ما نيست، البته بخشى از اين بحث‌ها نظير مباحث مربوط به ضرورت حكومت را در كتاب «حقوق و سياست در قرآن» آورده‌ايم. امّا اجمالا آن‌چه كه مناسب اين كتاب باشد بطور فهرست‌وار اشاره مى‌كنيم.

1ـ ضرورت حكومت
اولين اصل موضوع و پيش‌فرض براى نظريّه ولايت فقيه، كه در بسيارى از نظريه‌هاى ديگر سياسى هم معتبر است، اصل ضرورت حكومت براى جامعه است. تنها مخالف اين اصل، مكتب آنارشيسم و ماركسيسم است. آنارشيست‌ها معتقدند بشر مى‌تواند زندگى خود را با اصول اخلاقى اداره كند و احتياجى به دستگاه حكومت ندارد؛ و يا لا اقل طرفدار اين هستند كه دولت و حكومت بايد آنچنان حركت كند كه به اين نتيجه منتهى شود؛ يعنى فعاليت‌هايى صورت پذيرد و تعليم و تربيت‌هايى به مردم داده شود كه احتياجى به حكومت نداشته باشند. ولى ساير مكاتب فلسفى اين فرض را يك فرض غير واقع بينانه مى‌دانند و در عمل هم قرن‌ها و هزاران سال تجربه نشان داده كه هميشه در جامعه بشرى افرادى هستند كه ملتزم به قوانين اخلاقى نخواهند شد و اگر قدرتى نباشد كه آنها را كنترل كند زندگى اجتماعى به هرج و مرج كشيده مى‌شود. به هر حال اين اصل كه مورد قبول همه مكاتب فلسفه سياسى، بجز آنارشيسم و ماركسيسم، است در نظريه ولايت فقيه هم مفروض و مسلّم دانسته شده است.

2ـ عدم مشروعيت ذاتى يك فرد يا گروه خاص براى حكومت
در يك تعريف ساده مى‌توانيم حكومت را اينطور تعريف كنيم: «دستگاهى است كه بر رفتارهاى اجتماعى يك جامعه اشراف دارد و