فصل ششم: خبرگان و ولايت فقيه
پس از آن كه ولايت فقيه را اثبات كرديم و گفتيم ولىّ فقيه، مجتهدى است اصلح و كسى است كه از لحاظ ويژگىهاى لازم براى تصدّى رهبرى و رياست حكومت، نزديكترين فرد به امام معصوم(عليه السلام) است، يك گام مهمّ ديگر در تبيين نظريه ولايت فقيه اين است كه ببينيم اين چنين فردى چگونه مشخص مىشود و چه راهكارهايى براى تشخيص چنين مجتهدى از ميان ساير فقها و مجتهدين وجود دارد. در تحقيق اين مسئله، مباحث فرعى ديگرى نيز مطرح مىشود كه مجموعه مباحث فصل پايانى اين كتاب را تشكيل مىدهد و رابطه ولايت فقيه و خبرگان را روشن خواهد ساخت.
چرا خبرگان؟
آنچه كه امروزه عملا در ساختار سياسى نظام جمهورى اسلامى، كه مبتنى بر ولايت فقيه است، اعمال مىشود اين است كه براى مشخّص شدن و تعيين ولىّ فقيه، اين مجلس خبرگان رهبرى است كه تصميم مىگيرد و نظر مىدهد. در اينجا مىخواهيم اين مسئله را از منظر علمى و نظرى بررسى كنيم تا معلوم شود آيا اين راهكار بر مبناى يك منطق علمى و استدلالى انتخاب شده و اجرا مىشود يا اينكه مبناى علمى و نظرى درست و روشنى ندارد.