امام معصومى وجود ندارد تا چه رسد به اينكه «دوازده» امام معصوم داشته باشيم. در حالى كه اعتقاد راسخ و يقينى ما شيعيان بر خلاف اين نظر است و اين گونه هم نيست كه هم نظر برادران اهل سنّت را نظر واقعى اسلام بدانيم و هم نظر خودمان را نظر اسلام، بدانيم بلكه معتقديم نظر واقعى و تنها نظر اسلام، مشروعيت حاكميت و حكومت دوازده امام معصوم بعد از پيامبر گرامىاسلام است.
بنابراين، روش صحيح براى بدست آوردن نظر اسلام در يك زمينه نه مراجعه به خود مسلمانان بلكه مراجعه به پيشوايان واقعى دين و متن قرآن و كتابهايى است كه با اسناد و مدارك معتبر قول و فعل آنان را نقل كردهاند و اين مسئله بسيار مهمّى است كه در اين تحقيق و تحقيقات مشابه آن هرگز نبايد آن را فراموش كنيم.
تحقيق نظر صحيح در مورد نقش مردم در حكومت در زمان غيبت اماممعصوم(عليه السلام)
بعد از تذكّر اين دو نكته كه رعايت آنها در اين تحقيق ضرورى مىنمود اكنون زمان آن فرارسيده كه از ميان نظرات سهگانهاى كه در باب نقش مردم در حكومت در زمان غيبت امام معصوم(عليه السلام) مطرح شده نظر صحيح را بررسى كنيم.
به اعتقاد ما نظر صحيح از ميان سه رأى مطرح شده در اين زمينه همان نظر اول است كه معتقد است اصل تشريع حكومت و حاكميت فقيه از طرف خداوند و امام زمان(عليه السلام) است و همچنين تعيين شخص آن هم بايد به نوعى به امام زمان(عليه السلام) و اجازه آن جضرت انتساب پيدا كند امّا تحقّق و استقرار حاكميت و حكومتش بستگى به قبول و پذيرش مردم دارد. دليل ما بر اين مدّعا اين است كه:
نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه
نقش مردم در حكومت اسلامى