صفحه ٨٨

کردند اين است که وقتي خبر خروج امام حسین علیه السلام را از مكه به عمرو‌بن‌عاص دادند، گفت: «بدانيد سِلاح در او كارگر نمي‌افتد»(14) يعني نمي‌توانيد با اسلحه‌هايتان او را مرعوب کنيد و از برنامه‌اش منصرف نماييد. حضرت با روحيه‌ي شهادت‌طلبي فضايي ساختند که ابن‌ابي‌الحديد در شرح نهج‌البلاغه مي‌گويد: مردي را كه در طف با عمر‌سعد بود، گفتند: واي بر تو! چگونه ذريّه‌ي پيامبر خدا صلی الله علیه و آله  را كشتيد؟! گفت: سنگ زير دندان تو باد! اگر تو هم با ما بودي و آنچه ديديم، مي‌ديدي، همان‌كاري را كه ما كرديم تو نيز مي‌كردي، گروهي بر سر ما ريختند، دست به قبضه‌ي شمشير؛ مانند شير درنده، سواران را از چپ و راست به هم مي‌ماليدند، اگر هم امان مي‌داديم، نمي‌پذيرفتند و به مال ما رغبت نداشتند، مي‌خواستند يا از آبشخور مرگ بنوشند يا بر مرگ مستولي شوند و اگر ما دست از آن‌ها برداشته بوديم، جان همه‌ي افراد سپاه را گرفته بودند؛ اي مادر مرده! اگر اين كار را نمي‌كرديم، چه مي‌كرديم؟!(15)
 
  آگاهي زینب علیها السلام از اصول برنامه
  اصول برنامه‌ را حضرت زینب علیها السلام هم مي‌دانستند، که بايد همه‌ي اصحاب امام حسین علیه السلام اصل را بر شهادت بگذارند تا مرحله‌ي اولِ نهضت که خوب شهيدشدن است عملي شود. از قضيه‌اي که نافع بن هلال نقل مي‌کند مي‌توان اين نکته را فهميد. نافع بن هلال يکي از اصحاب