چنين فردي طغيانگر است و طبق عقل جامعه عمل نميکند و ميخواهد ما را به گذشته برگرداند.
به حاشيهرفتن معنويت!
پس اگر حضرت زینب علیها السلام يا ساير ائمه علیهم السلام جريان سيدالشهداء علیه السلام را به روز دوشنبه و رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سقيفه مرتبط ميکنند براي آن است که ما را به تأمل و تفکری دعوت کنند که بتوان معضلات اجتماعي خود را به طور ريشهاي حل کنيم و به افکار و ديدگاههايي که منجر به اين مشکلات ميشود نظر نماييم و بفهميم تفکري که معنويت را به حاشيه ميراند، هرچند با ظاهر اسلامي به ميدان بيايد، در نهايت، با حقيقيترين روشِ اصلاح امور که در امامي معصوم علیه السلام تجلي مييابد، به مقابله بر ميخيزد. در ابتدا هيچكس فكر نميكرد با تفکري که در سقيفه ظهور کرد كار به قتل فرزند پيامبر بكشد، ولي چون پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله يادشان رفت كه قرآن آمده است تا بشر را آسماني كند غدير فراموش شد و امام به شهادت رسيد. آسمانيشدن بشر ممکن نيست مگر اينکه کسي مديريت جامعه را در دست بگيرد که به عنوان انساني معصوم، با باطن قرآن مرتبط باشد، همان شخصيتهايي که ابتدا قرآن آنها را به عنوان اهل البيت، عين عصمت و طهارت معرفي کرد(28) و سپس فرمود: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ * لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»؛(29)
راز شادي امام حسین علیه السلام در قتلگاه
چه شد که کار به قتل امام حسین علیه السلام کشيده شد