بنا است خداوند ارادهي خود را از طريق حضرت امام حسین علیه السلام محقق کنند و شهادت حضرت هم قسمتي از آن برنامه است که بايد به خوبي براي آن برنامهريزي شود تا نهضت به ثمر برسد. در ضمن رسول خدا صلی الله علیه و آله به آن حضرت خبر دادند «إِنَّ لَكَ فِي الْجَنَّةِ دَرَجَاتٍ لَا تَنَالُهَا إِلَّا بِالشَّهَادَة»؛(13) درجاتي براي تو در ابديتت گذاشتهاند كه به آن نخواهي رسيد مگر با شهادت. و از اين طريق حضرت امام حسین علیه السلام را به برنامهريزي با رويکرد شهادت تشويق ميکنند. در اين راستا است که حضرت ميدانند کار بزرگي به عهده دارند که بايد براي انجام آن برنامهريزي کنند و شهادت هم جزء اين برنامه است و انصافاً بسيار بايد بر روي حرکت حضرت سيدالشهداء علیه السلام تدبّر کرد که در راستاي مسير شهادت خود چقدر عالي برنامهريزي کردند تا در بستر اين شهادت آن برنامهي اصلي که نجات اسلام از فتنهي امويان بود به خوبي انجام بگيرد. اگر شهادت يک برنامهي بنياديني است که حضرت پيش روي خود قرار ميدهند، به خاطر آن است، که برنامهي اصلي حضرت عملي نميشود مگر با شهادت. لذا به واقع حضرت سيدالشهداء علیه السلام و يارانشان با تمام وجود دست از زندهماندن شستند تا کربلا به آن شکلِ خاصش به وجود آمد. ابتدا قلب و روح خود را به عالم بقاء فرستاده بودند و به دنبال آن بودند که تن خود را نيز به دنبال قلب و روح خود روانه کنند. آخرين حربهي امويان اسلحههاي آنها بود ولي حضرت سيدالشهداء علیه السلام با مديريتي که شهادت جزء اهداف بنيادين آن بود ما فوق اسلحهها عمل
راز شادي امام حسین علیه السلام در قتلگاه
راز شادي امام حسین علیه السلام در قتلگاه