قبر از فروعات مربوط به بحث معاد است؛ امّا اينكه اصولا شب اول قبر يعنى چه و مثلا اگر كسى را روز دفن كنند بايد صبر كنيم تا شب بشود و بگوييم شب اول قبرش بر پا شد؟ يا اينكه اگر بدنش سوخت و خاكستر شد و خاكسترش را هم باد برد يا طعمه درندگان شد و خلاصه بدنى از او باقى نماند تا دفن شود و قبرى داشته باشد آيا شب اول قبر نخواهد داشت؟ و يا اينكه كيفيت سؤال در شب اول قبر به چه صورت است و چه سؤالهايى مىشود؟ و دهها پرسش ديگر درباره شب اول قبر از چيزهايى هستند كه بسيارى از ما نه تاكنون آنها را تحقيق كردهايم و نه تخصّص لازم براى تحقيق در مورد آنها را داريم بلكه با خواندن كتابها يا شنيدن سخنان بزرگانى كه به آنان اعتماد و اطمينان داريم راجع به مسئله شب اول قبر چيزهايى آموختهايم و به آنها اعتقاد داريم. مسئله ولايت فقيه هم گر چه از جهتى يك مسئله كلامى و از فروعات بحث نبوّت و امامت است اما به لحاظ ماهيتى كه دارد از آن دسته مسائلى است كه هر شخص خودش توانايى و تخصّص لازم براى تحقيق در مورد آن را ندارد و لذا بايد به گفته شخص ديگرى كه متخصّص و مورد اعتماد است تكيه كند.
و ثانياً، گر چه مسئله ولايت فقيه ازاين نظر كه دنباله بحث امامت است يك مسئله كلامى و از فروعات مربوط به مباحث اصول دين است اما از اين نظر كه رعايت حكم ولىّ فقيه بر مردم واجب است، يا اينكه وظايف ولىّ فقيه چيست؟ حدود اختياراتش تا چه اندازه است؟ و مسائلى از اين قبيل، يك بحث و مسئله فقهى به شمار مىرود. و به همين دليل هم فقها در كتابها و مباحث فقهى خود آن را عنوان نموده و بحث كردهاند. و شكّى نيست كه در مسائل مربوط به فقه (يا همان فروع دين) تقليد جايز و بلكه نسبت به بسيارى از افراد واجب است.
نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه
اثبات ولايت فقيه