صفحه ٩٩

 تحقیر مى‏ كردند و مى‏ گفتند: «ما نَراك اتّبعك الاّ الّذین هم أراذِلُنا»(198) ما پیروان تو را جز افراد اراذل نمى‏ بینیم.
 5 - گاهى تفریح و سرگرمى منشأ مسخره است.
 6- گاهى طمع به مال و مقام، سبب انتقاد از انسان در قالب مسخره مى‏ شود. مثلاً گروهى از پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله درباره زكات عیبجویى مى ‏كردند، قرآن مى‏ فرماید: «و منهم مَن یَلمزُك فى الصّدقات فان اُعطوا منها رَضوا و اِن لم یُعطوا منها اذا هم یَسخَطون»(199) ریشه این انتقاد طمع است كه اگر از همان زكات به خود آنان بدهى راضى مى ‏شوند، ولى اگر ندهى همچنان عصبانى شده و عیبجویى مى ‏نمایند.
 7- گاهى ریشه مسخره جهل و نادانى است. همین كه حضرت موسى دستور ذبح گاوى را داد، بنى‏ اسرائیل گفتند: آیا مسخره مى‏ كنى؟ موسى‏ علیه السلام گفت: «أعوذُ باللّه اَن اَكونَ من الجاهلین»(200) به خدا پناه مى ‏برم كه از جاهلان باشم. یعنى مسخره برخاسته از جهل است و من جاهل نیستم.
 
 تحقیرهاى ناخواسته‏
 امام صادق علیه السلام از یكى از یاران خود پرسید: زكات مال خود را چگونه مى‏ دهى؟ گفت: فقرا نزد من مى ‏آیند و من مى‏ پردازم.
 امام فرمود: آگاه باش كه آنان را ذلیل كرده ‏اى، هرگز این كار