است را به مشورت كننده بگوییم.
2- براى ردّ حرف، عقیده باطل و اشخاصى كه داراى چنین اعتقاداتى هستند، تا مبادا مردم دنباله رو آنها شوند.
3- براى گواهى دادن بر ضد خلافكار نزد قاضى. همان گونه كه براى ردّ ادّعاهاى نابجا باید حقیقت را گفت.
4- براى ردّ گواهى شاهدى كه مورد اطمینان نیست.
5 - براى اظهار مظلومیّت، بیان كردن ظلم ظالم مانعى ندارد.
6- كسى كه بدون حیا و آشكارا گناه مىكند، غیبت ندارد.
7- براى تقیّه یا ردّ ادعاهاى پوچ، غیبت مانعى ندارد. مثلاً مى گوید: من مجتهدم، دكترم، سیّد هستم، و مى دانیم كه او اهل این صفات نیست، جایز است به مردم آگاهى دهیم كه او اهل این صفات نیست.
خطرات غیبت
در غیبت كردن گناهان دیگرى نیز نهفته است از جمله:
1- اشاعه فحشا، نشر دادن بدىهاى مردم به قدرى خطرناك است كه نه تنها نشر، بلكه علاقه به نشر آن نیز عذابى دردناك دارد.(229)
2- تحقیر وخوار كردن مؤمن.
3- سخن چینى.
4- جنگ و فتنه انگیزى.