صفحه ٤٩

2 - معاد رستاخیز
تصوّر این که انسان با مرگ همه چیز خود را از دست داده و به کلى محو و نابود شود، نه تنها وحشتناک است، بلکه عجیب و غیر منطقى هم به نظر مى رسد. به خصوص پس از قبول اصل توحید و خداشناسى، چنین امرى نادرست و نامفهوم است.
آیا تمامى قوانین پیچیده رشد و تکامل انسان، براى این است که موجودات ساده و بى ارزش تک یاخته اى را به انسان متفکّر و عاقل تبدیل کرده و، سپس این جامعه انسانى را از هم متلاشى و معدوم سازد تا تمام آثار حیات و تمدّن محو و نابود گردد؟!
به راستى این موضوع باور کردنى و عاقلانه نبوده، و با علم، حکمت و تدبیر آفریدگار، سازگار نمى باشد، و مانند این است که شخصى هوس بازى کارخانه عظیمى را با دقّت، ظرافت و عظمت هرچه بیشتر ساخته و، سپس با چند دینامیت آن را منفجر و از هم متلاشى سازد.
آیا منطقى تر نیست که قبول کنیم زندگى و بقا به صورت دیگرى