حضرت عيسي(علیه السلام) سؤال ميکنند: «يَا رُوحَ اللَّهِ مَنْ نُجَالِسُ؟ قَالَ: مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي الْآخِرَةِ عَمَلُه»(13) اى برگزيدهی خدا با چه كسى همنشين شويم؟ فرمودند: كسى كه ديدنش خدا را به ياد شما آورد و سخن او به علم و دانشتان بيفزايد و عمل و كردارش شما را خواهان آخرت و سراى ديگر گرداند.
نقش و تأثير تلقين
آثار تلقين، آنقدر عجيب است که گاهي انسانها غير واقعيترين چيزها را به عنوان واقعيت ميپذيرند و برعکس، از واقعيترين چيزها غافل ميشوند. ميگويند: روزي بچّههاي مکتب ميخواستند در اثر تلقين معلّمشان را بيمار کنند تا از کلاس و درس راحت شوند. حدود ده نفر از آنها نقشهاي کشيدند که ديرتر سرکلاس بيايند و هر کدام به نحوي به معلم القاء کند که او مريض است. استاد در محلِّ خود نشسته بود. نفر اوّل وارد شد، سلام کرد و اجازه گرفت که بنشيند، استاد اجازه داد، آن شخص نگاهي به استاد کرد و گفت: آقا! چرا رنگتان پريده است؟ به قول مولوي به معلمش گفت:
خير باشد رنگ تو بر جاي نيست اين اثر يـا از هوا يا از تبي است
استاد گفت برو بنشين، من سرحالم.
گفت اُستا: نيست رنجـي مر مرا تو برو بنشين، مـگو يـاوه هلا