هيچ‌گونه تعصّبي تحقيق كرد به وظيفه‌ي خود در شناخت مجتهد عمل كرده است و در روي اين زمين امنيّت يافته است.
تقليد در فروع دين
ملاك دينداري در «فروع دين»، تقليد از مجتهد اعلم است، چه فروع دين در امور فردي باشد که بايد از فتواي فقيهِ صاحب فتوا تبعيت كرد و چه در امور اجتماعي و سياسي که بايد از«وليّ فقيه» پيروي نمود. همين‌كه انسان در امور فردي يا اجتماعي از کسي پيروي کرد که در کشف حکم خدا مجتهد است، در نظام هستي در امنيت به سر خواهد برد. هر کس وظيفه دارد در حدّ خود تلاش كند كه در امور فردي از مجتهد اَعْلَم تقليد کند. در امور اجتماعي خبرگانِ اعلم‌شناس، وليّ فقيه را به ما معرفي مي‌كنند، و آن‌ها از اين طريق قدم بزرگي در امور اجتماعي مسلمين برمي‌دارند، زيرا همان‌طور كه بايد در امور فردي كارشناسِ كشف حكم خدا از متون دين را پيدا نماييم، در امور اجتماعي و سياسي نيز بايد كارشناس کشف حكم خدا در امور سياسي و اجتماعي از متون دين را پيدا كنيم و بر رأس جامعه قرار دهيم كه اين مسئلة در بحث «ولايت فقيه» مورد بحث قرار مي‌گيرد.(11)
با تقليد در امور فردي و با تبعيت از وليّ فقيه در امور اجتماعي و سياسي، به هماهنگي در مثلثِ «جهان تکوين» و «فطرت» و «تشريع»