نمى شود.»(22) ابوسفيان در زمان خلافت عثمان، از کنار قبر حضرت حمزه گذشت، بر روي قبر ايستاد و با پاي خود بر آن قبر کوبيد و گفت: «اي اباعمّاره ـ کنيه حضرت حمزه ـ اسلام و ديني که تو به خاطر آن با ما جنگيدي و در راه آن کشته شدي، امروز به دست جوانان ما افتاده و آن را به بازيچه گرفتهاند».(23)
رسول خدا صلی الله علیه و آله در خواب ديدند بوزينههايي بر بالاي منبرشان قرار گرفتهاند که قرآن در آيهي 60 سورهي إسراء بدان اشاره دارد و ميفرمايد: قرار نداديم آن رؤيايي که ديدي مگر يک امتحاني براي مردم و شجرهي ملعونه را که در قرآن ذکر کرديم، ما آنان را انذار ميکنيم اما جز بر طغيانشان افزوده نميشود. مفسرينِ فريقين «شجرهي ملعونه» را بنياميه تفسير کردهاند.(24) از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل است که فرمودند: «إذا بلغت بنو أُميّة أربعين اتّخذوا عباد اللَّه خولًا، و مال اللَّه نحلًا، و كتاب اللَّه دغلًا»؛(25) هنگامى كه بنىاميه به چهل نفر برسند، بندگان خدا را برده و مال خدا را بخشش و كتاب خدا را وسيلهي سوء استفاده قرار مى دهند. در روايت اهل سنت داريم که: يقول الخطيب البغدادي في تاريخ بغداد (صفحهي 182 من جزئه الثانيعشر و صفحهي 403 من جزئه الرابع)، قال
راز شادي امام حسین علیه السلام در قتلگاه
راز شادي امام حسین علیه السلام در قتلگاه