خود را ميشناسد، به طوري که آن حضرت را خودِ برترِ خود ميداند، عرض کرد «اَوَفَّيْتُ يَا ابَاعَبْدِالله»؟ اي پدر واقعي بندههاي خدا، اي اباعبدالله! آيا وفا كردم؟ و بعد شهيد شد.(59)
اين نوع عشقبازي و فداکاري در شرايطي ايجاد ميشود كه انسان تماماً خود را بدهكار مقام امامت ميداند و با محبّتِ به امام معصوم، از آن حضرت نور ميگيرد و بالا ميرود و از هرز رفتنِ در دنيا نجات مييابد. و اين معرفت را خدا ارزاني همه بشريت کرد ولي سقيفه آن را در حجاب برد و نظام اسلامي دوباره متذکر آن گشت، و دولتها بايد بستري را فراهم کنند که اين نوع نگاه و معرفت در زير حجاب توسعه و سازندگي و اصلاحات، دفن نگردد وگرنه از کربلا عبرت نگرفتهايم. (60)
خدايا! به حقّ اصحاب كربلا ما را از رحمت شهادت محروم مدار و شعور عبرتگيري از کربلا نصيبمان بگردان
«والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته»