كنند. قلبي كه همهي قبلهاش دنياست نميتواند از امام مدد بگيرد، ديگر عشق به معصوم و كامل شدن از طريق امام معصوم در او ميميرد، هر چند تا ديروز اهل مبارزه با طاغوت بوده باشد. بايد كربلا را فهميد و و از آن عبرت گرفت و سخن زینب علیها السلام را فراموش نکرد که منشاء فاجعه کربلا را در سقيفه نشان ميدهد. چون عقل بيامام و عقلي که معتقد به وجود حجت خدا در همه زمان ها نيست، براي خود و نظراتش ارزش قائل ميشود، حتي در مقابل نظر پيامبر خدا صلی الله علیه و آله و شريعت الهي. امامان را به عنوان نمونه نميپذيرد كه حرکات و افکار خود را با آنها مقايسه كند و نقصهاي خود را بفهمد. قرآن ميگويد: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إيتاءَ الزَّكاةِ وَ كانُوا لَنا عابِدين»؛(55) ما فرزندان ابراهيم علیه السلام را امام قرار داديم كه به «امْرِ» ما هدايت كنند و به آنها فعل خير و اقامهي صلاة و ايتاي زکات را وَحي کرديم و آنها براي ما عبادت ميکردند. «امر» جنبهي غيبي هرکاري است. يك «امر» داريم و يك «خلق». قرآن ميفرمايد: «لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ»؛(56) براي خدا خلق و امر هست. نظام اين دنيا را که با تدريج و زمان همراه است، نظام خلق ميگويند و نظام ملائكه را که فوق زمان و حرکت است، امر ميگويند. قرآن ميفرمايد: «يُنَزِّلُ الْمَلآئِكَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ»؛(57) خداوند ملائكه را به كمك روح كه از امر خداست، نازل كرد، يعني «امر» مقام
راز شادي امام حسین علیه السلام در قتلگاه
چه شد که کار به قتل امام حسین علیه السلام کشيده شد